کشاورز بود و با دستان زحمت‌کشش روزی خود و خانواده‌اش را فراهم می‌کرد. اصلاً به نان حلال عادت کرده بود. از کودکی بر سفره‌ای نشسته بود که با نان حلال زینت بسته بودند و بر سر آن سفره استخوان ترکانده بود. کودک بود که خودش هم وارد کار شد. از همان ابتدا همراه پدر در زمین کشاورزی زحمت می‌کشید تا نان حلالی فراهم کند.

شهید گران‌قدر شکرالله مصطفایی جوانمردی غیور که در راه میهن اسلامی از جان خود گذشت، او در سال 1329 در روستای خوراوند از توابع شهرستان خمین در خانواده‌ای مؤمن، دیده به جهان گشود. در آغوش پر مهر مادر و زیر سایه همت پدر رشد کرد.

هرگز خواندن و نوشتن را نیاموخت اما راه زندگی را درست برگزید و در مسیر درست زندگی قرار گرفت. و راه رسیدن به حضرت دوست را برای همه مشخص کرد. از کودکی وارد کار شد و به عنوان کشاورزی زحمت‌کش در امور مالی خانواده سهیم شد. در جوانی ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد. با آغاز زندگی مشترک دریچه‌ای از خوشبختی به رویش گشوده شد و با تولد فرزندانش خوشبختی بیش از قبل رو نشان داد.

در سال‌های انقلاب تازه به تهران مهاجرت کرده بود و از همان ابتدا به مردم مبارز و انقلابی پیوست. هنگامی که انقلاب به پیروزی رسید مدتی در کمیته‌های مردمی و سپس با شروع جنگ تحمیلی در سپاه مشغول به خدمت شد. او ماه‌ها در جبهه حضور داشت تا سرانجام در بیست و نهم آبان ماه سال 1362 در عملیات والفجر 4 در ارتفاعات کانی مانگا در منطقه پنجوین عراق به درجه رفیع شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در بهشت‌زهرای تهران به خاک سپرده شد.