تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواند و بیشتر نتوانست ادامه دهد. چون زمانی بود که باید برای کمک به اقتصاد خانواده به کار و تلاش روی میآورد. دوست داشت تا کار کند و کاری هم بود. بیشتر در خدمت خانوادهاش بود و روزگار را به گونهای سپری میکرد تا سرباز خانواده باشد و به این سربازی هم افتخار میکرد. تابع و گوش به فرمان پدر و مادرش بود و میگفت: باید در این راه کوشا باشد چرا که خداوند میفرماید: بعد از اطاعت خویش اطاعت پدر و مادر واجب است. او در سال 1343 در روستای ده سد از توابع شهرستان خنداب و در خانوادهای ساده و بیآلایش و روستایی، دیده به جهان هستی گشود. پدرش محمدولی روستازادهای بود که کار و حرفهاش برای کسب روزی حلال کشاورزی بود و سعی داشت تا میتواند در این راه کار کند و زندگی خوبی برای خانوادهاش مهیا کند.
دوران انقلاب اسلامی و مبارزات علیه شاه را دیده بود. در آن سالها چهاردهساله بود. روزهای بعد از انقلاب را در حکومتی که تازه بر پایهی اسلام بنا شده بود، تجربه میکرد که جنگ آغاز شد و صمد به همراه برادرش اسدالله خود را به جبههها رساندند.
او به عنوان بسیجی برای اعزام به جبهه نامنویسی کرد و بعد از دیدن آموزشهای نظامی به جبهه رفت. به عنوان راننده بولدوزر در واحد مهندسی از لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) خدمت میکرد که در بیست و یکمین روز از بهمنماه سال 1361 در منطقه فکه به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید را در زادگاهش به خاک سپردند. برادرش اسدالله نیز شش ماه بعد در عملیات والفجر 3 به شهادت رسید.