بسم الله الرحمن الرحیم
( إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ).[1]
در حقيقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را به بهاى اينكه بهشت براى آنان باشد خريده است همان كسانى كه در راه خدا مىجنگند و مىكشند و كشته مىشوند.... امید است در تحقق بخشیدن انقلاب اسلامی کوشش کنید و این انقلاب را به تمام جهان صادر کنید .برپا کردن پرچم اسلام باعث از بین رفتن کفر میگردد. دعا کنید امام(قدس سره) را که خدا این رهبر عزیز را تا انقلاب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نگه دارد و عدل را به سراسر جهان بگستراند. مبادا روزی بیاید که امام(قدس سره) را تنها بگذارید که هر کس امام(قدس سره) را تنها بگذارد دچار عذاب میگردد. ای پدر و مادر عزیز، مبادا در شهادت من گریه کنید هر وقت خواستید گریه کنید به یاد علیاکبر(علیه السلام) حسین(علیه السلام) ... بیفتید که او را چگونه به شهادت رساندند و سر امام حسین(علیه السلام) را با لب عطشان جدا کردند.
ای مادر و پدر عزیز مرا حلال کنید و از دوستان نیز میخواهم مرا حلال کنند و فقط دعای شما این باشد که خداوند این جان ناقابل را قبول کند و قلم عفو بر گناهان ما بکشد و ای عزیزان بر هوای نفس غلبه کنید که جهاد اکبر است. پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید: اگر کسی بشنود صدای مردمی که فریاد میزنند و مسلمانان را به یاری میطلبد و جواب این مسلمان را ندهد، مسلمان نیست. و بدانید که فرار از معرکه جنگ باعث زیادی عمر انسان نمیشود و اگر اجل فرا رسیده باشد و فرار کند به سبب دیگری خواهد مرد. کسانی برادر من هستند که راه مرا ادامه دهند و امام(قدس سره) را تنها نگذارند. به مال دنیا نچسبید که این دنیا فانی است. در خاتمه از خداوند متعال میخواهم که شهادت را نصیب ما بگرداند و این جان ناقابل را قبول کند.
تا خون در رگ من و شماست باید از دین اسلام دفاع کنیم. برپا کردن پرچم اسلام، باعث از بین رفتن کفر میگردد. ما در سنگرها علیه این کافران میجنگیم و شما هم نگذارید که ضدانقلاب سربلند باشند و بخواهد به ضد اسلام ضربه بزند. امید است که خداوند قلم عفو بر گناهان ما بکشد. ای عزیزان بر هوای نفسانی غلبه کنید که جهاد اکبر است به میدانهای جنگ بیائید ببینید برادران شما با چه زحمتهایی در سنگرها علیه کافران میجنگند. بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است نه ظلم کن به کسی نه به زیر ظلم رو که این مرام حسین(علیه السلام) است و منطق دین است.
1. سوره توبه، 111.
هشت روز از فروردین 1344 گذشت و در این روز در خانوادهای محروم شهید داود شهبازی فرزند ولیالله به دنیا آمد و یک از خانههای وفس معطر به نام داود گشت. داود دوران کودکی را در وفس سپری کرد. و در سال 1351 در دبستان رودکی (شهید احمدی) به تحصیل پرداخت و تا پایان مقطع ابتدائی در همان مدرسه بود. در سال 1356 وارد مدرسه راهنمایی شهید موسوی (فرخی) شد و با توجه به مشکلات و سختی زندگی سال اول را سپری نمود. در همان سال که پیام شکوفایی انقلاب اسلامی در همه جا طنینافکن شده بود شهید شهبازی با شوق در این عرصه گام گذاشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با همکاری دوستان خود برای برگزاری بزرگداشتهای مذهبی و تبلیغات اسلامی فعالیت کرد. او علاقه زیادی به کتابهای شهید دستغیب داشت و دیگران را نیز به مطالعه آن تشویق میکرد.
پس از اتمام دوره راهنمایی وارد دبیرستان ابنسینای وفس شد و به تحصیلات ادامه داد. در تابستان که مدارس تعطیل بود، برای کار و تلاش جهت تأمین قسمتی از هزینههای زندگی، به شهرستان اراک میرفت. در سال 1360 که اولین گروه 30 نفری از وفس به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد. شهید شهبازی نیز قصد عزیمت به جبهه را داشت که موفق نشد؛ تا اینکه در سال 1362 به همراه گروهی از جوانان به جبهههای نبرد اعزام گردید. پس از مدتی حضور مؤثر در جبهه، در یازدهم اسفندماه سال 1362 در حین عملیات خیبر به آرزوی دیرینه خود، شهادت در راه خدا، نائل آمد و خانواده خود را در انتظار طولانی گذاشت که پیکر مطهرش پس از 11 سال مفقود بودن در چهارم بهمنماه 1373 به وطن رجعت داده شد.
به دلیل سکونت خانوادهاش بعد از برپائی مراسم تشیع و عزاداری از اراک به امامزاده ابراهیم قم منتقل و در جوار شهدا دفن میگردد.