محمود خیری ابوعمار البغدادی در یک خانواده مستضعف رانده شده از عراق که در حال حاضر در ایران سکونت دارند ، به دنیا آمد. در وطن خود به درس خود ادامه داد . به دستور صدام بعثی کافر از خانه و آشیانه خود محروم و به خاک ایران پناهنده شدند . این شهید مجاهد از اوائل جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران در جبهه حق علیه باطل مشغول ادای واجب خود بوده و در عملیات والفجر در پیشاپیش برادران خود به جنگ با دشمن بعثی مشغول بود. در جبهه کوشک به مدت شش ماه در راه امام حسین علیه السلام مشغول نبرد بود. عاشق شهادت بود و اشاره می کرد که سلاحی را که دست وی می دهند تا آخرین قطره خود با آن مبارزه می کند و کاری را که به او محول می کنند به طور احسن و شایسته انجام می داد چنانچه نظر همسنگران خود را جلب می کرد و تمام همسنگران وی شهادت می دهند به اخلاق و دین و تفکرعمیق و اخلاق ...
شهید محمود خیری ابوعمار در اول بهمن ماه سال 1362 در جبهه های نبرد حق علیه باطل به درجه رفیع شهادت نائل گردید و جسد پاک شهید همراه چند تن از برادران سپاهی به شهرستان اراک منتقل گردیده و در تاریخ ششم بهمن ماه همان سال با حضور برادران معاودین عراقی و برادران ایرانی تشییع و در گلزار شهدای اراک به خاک سپرده شد .
وصیت نامه :
بسم رب الشهدا و الصدیقین
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله اموتا بل احیاء عند ربهم یرزقون .صدق الله علی العظیم
القتل لنا عاده و کرامتنا من الله الشهید (زینت بن علی علیه السلام)
السلام علیک یا رسول الله ، السلام علیک یا امیر المومنین و سید الوصیین ، السلام علیک یا سیدتی و مولاتی فاطمه الزهراء علیها السلام ، السلام علی سبطی الرحمه و سیدی شباب اهل الجنه ، الحسن و الحسین علیهم السلام و السلام علی ائمه المسلمین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمود بن علی و علی بن محمد والحسن بی علی و الحجت المهدی صلوات اله علیهم اجمعین وسلام علی نائب الام روح الله الموسوی الخمینی
پدر عزیز به تحقیق قدم خود را در میدانی گذاشتم و آخراو را می دانم در این راه بمبارزه به رکاب(امام حسین علیه السلام) ملحق می شوم و اگر زنده ماندم انشاءالله پیروزی بزرگ اسلام بر علیه کفر جهانی را خواهیم دید انشاء الله. مادرعزیزم از شما خواهش می کنم اگر خبر شهادت مرا شنیدی گریه وزاری مکن و به همگی خواهرانم بگویید درعزای من گریه نکنند چون که امام ما و رهبر عزیز ما روح الله الموسوی الخمینی در عزای فرزندش گریه نکرد چون که او می دانست رضای خدا دراین راه است. و شما هم مبادا گریه کنید و همیشه مطمئن باشید که رضای خدا در این راه است . در خاتمه از شما خواهش می کنم که مرا در اراک دفن کنید .و هر هفته در روزهای پنجشنبه بر مزار من گذری کنید و فاتحه بخواهید و از شما خواهش می کنم که در همان روزهای پنجشنبه 5 تومان به فقیری بدهید که او بر روح من ترحم کند(والسلام علیکم والرحمه و برکاته)فرزند شما محمود خیری البغدادی