بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله، پاسدار حرمت خون شهیدان و به نام الله، یاریدهنده رزمندگان اسلام در سر تا سر جبهههای حق علیه باطل و با سلام بر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نایب بر حقش خمینی کبیر(قدس سره) و با سلام بر تمامی خانوادههای شهدا این وصیتنامه را شروع میکنم.
سلام بر پدر و مادر و سلام بر همسرم و سلام بر برادران عزیزم و سلام بر خواهران. باری اگر من شهید شدم به برادرانم بگوئید که راه من را ادامه دهند و تو ای مادر و پدرم اگر من شهید شدم برای من گریه نکنید و ناراحت نباشید که دشمن خوشحال میشود. اگر میخواهید گریه کنید برای علیاکبر(علیه السلام) و قاسم(علیه السلام) گریه کنید چون که من جوان بودهام و به همسرم بگویید: اگر میخواهی در کنار خانوادهام زندگی کنی، بکن و اگر نمیخواهی، میتوانی بروی و تصمیم با خودت است. سلام من را به تمام رزمندگان برسانید. به امید پیروزی رزمندگان اسلام در سرتاسر جبهههای حق علیه باطل.
محمدقلی کمانی.
شهید محمدقلی کمانی در سومین روز از مهرماه سال ۱۳۴0 در روستای لکان از توابع شهرستان، خمین دیده به جهان گشود. در سن ۷ سالگی به مدرسه رفت. او در دوران مدرسه رفتار و کرداری صادقانه داشت و ساعات غیر مدرسه را در کنار خانواده به کشاورزی میپرداخت. به دلیل شرایط آن روز روستا فقط تا پایان دوره ابتدایی تحصیل کرد و از نوجوانی کشاورزی و کارگری میکرد.
در سالهای انقلاب در توان تلاش کرد و پس از انقلاب به کار و تلاش ادامه داد و در سال 1361 با همسری مؤمن ازدواج کرد. تازه تنها فرزندش متولد شده بود، ولی عشق و علاقهام به خانواده نتوانست خللی در تصمیمش وارد کند. با بالا گرفتن جنگ داوطلب حضور در جبهه شد و به عنوان تیربارچی در گردان سیدالشهدا(علیه السلام) از لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) پس از ۴۰ روز گذراندن دوره آموزشی بسیج عازم جبهه شد. نزدیک به دو ماه در مناطق عملیاتی جنوب حضور داشت و موفق شد در عملیات خیبر شرکت کند. در همان عملیات در چهارم اسفندماه سال 1362 در جزیره مجنون جامه زیبای شهادت را به تن کرد. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.