بسم الله الرحمن الرحیم
)وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ)[1]
سوگند به عصرِ (غلبه حقّ بر باطل)، كه واقعاً انسان دستخوشِ زيان است; مگر كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده و همديگر را به حقّ سفارش و به شكيبايى توصيه كردهاند. آنان که به خدا ایمان آورد و نیکوکار شدند و به درستی و پایداری در دین یکدیگر را سفارش کردند و به حفظ دین و اطاعت حق ترغیب و تشویق کردند.
با درود فراوان بر رهبر مستضعفان انقلاب اسلامی ایران و نائب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، امام خمینی(قدس سره) بت شکن، فرمانده مستضعفان و رزمندگان اسلام از فرمانش اطاعت کرده و با گفتن لبیک یا خمینی(قدس سره) و با بر سر بودن عشق حسینی و معتقد بودن به پنج تن آل محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و چهارده معصوم(علیهم السلام) و اطاعت از جانشینان پیامبران، امامان و بر پاداشتن قرآن، عاشقانه و برای انجام وظیفه خود در بسیج شرکت نمودم که با این منظورجای رزمندگان خالی نباشد، به جبهه حق علیه باطل در خواست نمودم و برای امتحان خود در پیشگاه خداوند بزرگ تا خداوند بخشاینده مهربان پیروزگرداند مستضعفین را درجهان و راه کربلا و قدس هر چه زودتر آزاد گردد به یاری الله پیروزی نزدیک است.
- سوره عصر، آیات 1 الی 3.
شهید شکرالله آقازیارتی در دهم تیر ماه سال 1340 در روستای آقازیارت از توابع بخش فراهان درخانوادهای کشاورز و مذهبی به دنیا آمد. در تابستان گرم، گرما بخش خانوادهی آقازیارتی شد و نور ظهورش در دل اهل خانه تابید.
درس را به صورت مکتبی در همان روستا خواند و با رسیدن به سن بلوغ در تهران به شغل جوشکاری مشغول شد. البته کمسوادیاش ربطی به معرفتش نداشت چرا که معرفت دینی در باطن انسان است و در انتخاب راه درست.
در مبارزات ضد طاغوت نیز حضور مستمرو فعالی داشت و بعد از دوران سربازی برای خدمت به انقلاب وارد جبهه شد. پشتیبان ولایت و انقلاب بود و با کسانی که با انقلاب مخالف بودند با شدت برخورد میکرد حتی اگر از بستگان نزدیکش بود.
شکرالله همیشه با وضو بود و اخلاق و تدینش زبانزد همه بود. فردی بسیار مومن و متدین و پایبند به انقلاب و اسلام بود. با شروع جنگ تحمیلی به جبهههای نبرد روی آورد. او چندین بار به جبهه عزیمت نمود تا اینکه در عملیات والفجر4 در تاریخ هفدهم آبان ماه سال 1362 مفقود الاثر گردید و سرانجام پس از سالها دوری از وطن پیکر پاک و مطهرش به وطن بازگشت.
جوانمردی پر خلوص از قلب روستا بود که وسعت درونش به وسعت دشتهای پهناور روستا و کرامت و شجاعتش به جوشش چشمه ساران خنک و دل انگیز روستایش بود.