راهشان را در مکتب عاشورا آموخته بودند و در برداشتن قدمهایشان به سمت شهادت مصمم بودند. امام حسین(علیه السلام) را مراد خود قرار داده بودند و تلاش میکردند به گونهای قدم بردارند که در راه ایشان باشند. مانند سالار شهیدان مرگ با عزت را به از زندگی با ذلت میدانستند و معتقد بودند در راه آزادگی میتوان از زندگی گذشت. شهیدانی که با خون سرخشان درخت اسلام را آبیاری کردند و در سرزمین باقی نزد پروردگارشان روزی میخورند. شهیدانی که از میان ما رفتهاند اما زنده و جاویدانند و یادشان تا ابد در دل و جان همه ما زنده میماند. شهیدانی که عشق را به تصویر کشیدند و ایثار را به جهانیان نمایش دادند.
شهید احمد محمدرحیمی مردی از شهر گلها که در خورهه از توابع شهرستان زیبای محلات در استان مرکزی، دیده به جهان گشود. در خانوادهای مذهبی و متدین و نسبتاً پر جمعیت متولد شد و روزهای زیبای کودکیاش را در کانون پر مهر خانواده پشت سر گذاشت در حالی که پدرش کشاورزی متدین و مادرش خانهداری مهربان بود. مردی که در اخلاق و رفتار نمونه بود و در انجام فرایض دینی میکوشید. درسش را تا ششم دبستان پشت سر گذاشت و پس از آن به همراه برادرانش در امور کشاورزی یاریرسان پدر شد. در دوران جوانی ازدواج کرد و عهدهدار زندگی مشترک شد. در حالی که به استخدام ارتش ایران درآمده بود. مهربان و دلسوز بود و با پدر و مادر و خواهر و برادر و همسر خود به خوبی و درستی رفتار میکرد. روزهای زندگی یکی پس از دیگری سپری میشد تا اینکه رژیم طاغوت سرنگون شد و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید اما دشمن با جنگ نظامی آرامش ایران را بر هم زد و مردان این آب و خاک در مقابلش سینه سپر کردند. شهید احمد رحیمی یکی از جان بر کفان این آب و خاک در لشکر 23 نوهد بود که در مقابل دشمن بعثی ایستاد تا اینکه در هفتم آبان ماه سال 1359 در منطقه سرپل ذهاب با اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت رسید. پیکر مطهر شهید پس از سالها هجران، تفحص و در زادگاهش به خاک سپرده شد.