شهید علی شریفیان در شانزدهم اردیبهشتماه سال 1347 در شهرستان ساوه و در دل خانوادهای مذهبی و متدین و مردمدار به دنیا آمد و چشمانش را به جهان هستی گشود. دوران کودکی را به تحصیل اشتغال داشت. از نظر اخلاقی جوانی بود شایسته، در طول زندگی کوتاه خود هیچگاه حرف ناشایست و رفتار غیر اسلامی از او مشاهده نمیشد. به همه از کوچک و بزرگ احترام میگذاشت. از نظر مذهبی بیشتر اوقات نماز را در اول وقت میخواند و در مجالس روضهخوانی و مخصوصاً در دهه محرم در عاشورا و تاسوعا شرکت فعال داشت و عزاداری میکرد. از نظر اجتماعی نیز فردی اجتماعی بود با اقوام و دوستان خود رفت و آمد داشت و در اجتماعات سازنده شرکت مینمود و همین شرکتها بود که او را فردی انقلابی درآورد و با والدین مهربان بود و با برادران و خواهران خیلی با محبت بود و با دوستان خود خیلی صمیمی بود، حتی دوستانش پس از شهادتش هم به خانه ما میآمدند و افسوس میخوردند که چنین دوست مهربانی را از دست دادهاند و با مردم با ملایمت رفتار میکرد.
چون در دانشسرای کشاورزی کرج مشغول به تحصیل بود علاقه فراوانی به مسائل کشاورزی داشت، همیشه گفته امام(قدس سره) را که میفرمود «کشاورزان صاحبان اصلی این مملکتاند، آنها را تقویت کنید» به دنبال این رشته رفت و تخصصی را هم کسب میکرد ولی مسئله جنگ او را آرام نگذاشت که این کار را دنبال کند.
علاقه زیادی به امام(قدس سره) داشت و همیشه در نامههایش ما را سفارش میکرد که خدای ناکرده نباشد که چیزی بر خلاف بگویید و خدا را از خود ناراضی بکنید و ضدانقلاب خوشحال شود و تأکید میکرد که از اوامر او پیروی کنید.
در زمان جنگ تحمیلی او به عنوان بسیجی از سوی لشکر 10 سیدالشهدا(علیه السلام) به جبهه اعزام شد و در بیست و چهارم اردیبهشتماه سال 1365 در منطقه پیچ انگیزه فکه به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.
وصیتم به امت حزب الله این است که:
دعا به جان رهبر بعد از نمازها فراموش نشود. در شادیها و غمها به یاد خدا باشید. در عزاداریهایم ابراز شادی کنید و دشمن را بگریانید. به زنها سفارش میکنم که حجاب خود را حفظ نمایند که سیاهی چادر آنها از سرخی خون شهید کوبندهتر است.
فقط مواظب باشید که با اعمال خود خون شهدا را پایمال نکنید. شهیدان رفتند و به جایی که خودشان میخواستند چون در آیه قرآن نوشته شده است: مپندارید آنانکه در راه خدا کشته شدهاند مردگانند بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند، پس وای به حال من و شما که بخواهیم حق را ناحق گردانیم، دنیا محل گذر است.