اینجانب پاسدار انقلاب اسلامی، یعقوبعلی صیدی عقیل آبادی دارای شماره شناسنامه 38 صادره از اراک، فرزند حسینعلی متولد 1332. برای اینکه عازم به جبهه جنگ با شیطان بزرگ آمریکا و دیگر نوکرانش صدام و صدامیان هستم که بعد از من به این وصیت‌نامه عمل کنند.

با درود بر پیامبران حق و حقیقت از آدم(علیه السلام) تا خاتم، حضرت محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و درود و سلام بر امام علی(علیه السلام) و فرزند غایبش امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و درود بر امام(قدس سره) امت، این کوه استوار، این پیر جماران، این ابراهیم(علیه السلام) زمان، این موسی(علیه السلام) دوران، این نایب بر حق امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) یعنی امام خمینی(قدس سره) فرزند زهرا(علیها السلام) دلبند طاها سلاله احمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، وارث سرور شهیدان حسین(علیه السلام).

خدمت پدر و مادرم دعا و سلام می‌رسانم و امیدوارم که در پناه خداوند زندگی با سعادتی داشته باشید. پدر جان و مادر جان! اگر در این مدت عمری که از ما گذشته، نتوانستم به شما خدمتی کنم امیدوارم که در این مدت که به خدمت اسلام کمر همت بستم و به یاری دین خدا برای ششمین بار، هفتمین بار،8،9،10 ... به جبهه شتافتم، امید است با این خدمت به اسلام خدمتی هم به شما کرده باشم که شما هم بی اجر نخواهید بود.

الّلهُم اِهدِنا الصِراطَ المُستَقیم خدایا ما را به راه مستقیم هدایت بفرما.

1 - ولی پدرم و مادرم و خواهرم از شماها حتماً می‌خواهم که اگر من و یا برادران دیگرم: علی‌اصغر، علی‌اکبر و یا داود شهید شدیم هیچ‌گونه نگرانی و زاری نکنید و خوشحال هم باشید، همه ما در نزد خدا امانت هستیم، پس چه بهتر که این امانت را به‌ خوبی در راه خودش بدهیم و در مرگم سیه نپوشید چرا که ما عاشق خدا هستیم و خدا هم عاشق ما و خدا به هر کس که عاشق شود، شهیدش می‌کند... .

2 - از پدر و مادر و تمام دوستان و امت حزب‌الله درخواست می‌کنم که گوش به‌فرمان امام(قدس سره) عزیز باشید که با مجاهدتش اسلام را از غربت نجات داده است. عزیزان به فکر اسلام عزیز باشید و بروید قرآن را یاد بگیرید و بدان عمل کنید که خیر و سعادت بشری در راه و دستورات قرآن است.

3 - از همسرم می‌خواهم اگر در این مدت زندگی از من ناراحتی دیده، مرا ببخشد و همچنان زینب(علیها السلام) وار به زندگی خود ادامه دهد و خود الگو باشد و فرزندان من و خودش را به نحو احسن نگهداری کند و بچه‌ها را با دستورات اسلامی آشنا کند که وقتی بزرگ شدند، یک فرد مفیدی برای جامعه اسلامی باشند.

4 - از برادرانم: داود، اصغر، اکبر و دوستانم و آن کسانی که به قرآن و اسلام و ولایت‌فقیه که اسلام اصل است و او را در وجود امام خمینی(قدس سره)، مرجع تقلید شیعیان جهان است می‌بینم و می‌خواهم که راه شهیدان را ادامه دهند که راه شهیدان‌ همان راه حسین بن علی(علیهما السلام) است تا بتوانند این کشور اسلامی را از دست دشمنان اسلام و کفر جهانی و شیطان بزرگ آمریکا پاک کنند و کشوری چون کشور محمد رسول‌الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) داشته باشند که کسی به کسی آزار نرساند.

5 - از کلیه برادران حزب‌الله در صحنه می‌خواهم که مسجد سنگر اسلام را ترک نکنند و این سنگر را محکم حفظ کنند.

 6 - از آن برادرانی که در خط اسلام و حزب‌الله نیستند می‌خواهم که هر چه زودتر به امت حزب‌الله بپیوندند که تمام احزاب نابود خواهد شد و تنها حزب‌الله پیروز است، این وعده خداست و خدا به وعده خود وفا می‌کند که: ( فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ‌).[1]

7 - از برادران روحانی تقاضا می‌کنم که همچنان که شما به حقیقت اسلام آشنا هستید و چشم و گوش و عقل مردم هستید و مردم از شما تبعیت می‌کنند، بیشتر به دنبال اسلام باشید و مردم را آگاه از زمان خود کنید و دشمن اسلام را به امت بشناسانید... .

8 - و اما به منافقان و روبه صفتان و آن‌هایی که دم از اسلام می‌زنند و از حقیقت اسلام هیچ خبری ندارند. اسلام دین جنگ و جهاد است، شماها که می‌گویید این شهیدان برای پول به میدان جنگ می‌روند! ای منافق، ای نامرد، ای مزدور آمریکایی و ای روسی‌ها! تکلیف این شهیدان را امامشان علی بن ابی‌طالب(علیهما السلام) روشن کرده است که فرموده: ... اگر هزار ضربت بر فرق من در راه خدا فرود بیاید که به این وضع کشته شوم بهتر است که در بستر با یک بیماری بمیرم.

9 - ای برادران و خواهران و ای پدران و مادران و ای امت حزب‌الله هشدار، هشدار، هشدار، امروز همه حرامیان دنیا جمع شدند تا خورشید جهان تاب اسلام را که به ندای پیامبر گونه امام(قدس سره) امت زنده شده است، خاموش کنند... مردم! امروز امام خمینی(قدس سره) درد همه محرومین را در سینه دارد. مردم باید از این فرزند حسین(علیه السلام) حمایت و او را یاری کنید.

10 - این وصیت‌نامه‌ها با خون نوشته می‌شود و باید با خون از او حمایت کرد... .

 والسلام.

1. سوره مائده، 56.

شهید یعقوبعلی صیدی، در نهم بهمن‌ماه 1332 در روستای عقیل آباد به دنیا آمد. سال‌های اول کودکی خود را در همان روستا طی کرد. ایشان تا ششم نظام قدیم تحصیل کردند و به خاطر مشکلات مالی ترک تحصیل نمود و از سن 12 سالگی به تهران رفته و به شغل بنایی مشغول شد. همچنین مدتی از عمر خود را به کشاورزی، کارگری و ... گذراند. از ابتدای نوجوانی روحیه انقلابی و حق‌گرایی در وجود او وجود داشت. قبل و بعد از پیروزی انقلاب در صحنه‌های اجتماعی حضور فعال داشت. در هجدهم خرداد 1351 به خدمت سربازی رفت و بعد از به پایان رساندن دوره خدمت سربازی در سال 1353 ازدواج نمود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دهم فروردین‌ماه 1360 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد تا بیشتر به میهن اسلامی خود خدمت کند. در طول خدمت خود در سپاه تا زمان شهادت مسئولیت‌های مهمی را بر عهده گرفت که از مسئولیت گشت و بازرسی شهری شروع و تا فرماندهی گردان پیش رفت.

مدت زیادی در جبهه‌های غرب و جنوب با کفار و منافقین مشغول ستیز بی‌امان و نبردی سازش‌ناپذیر بود. در عملیات‌های طریق‌القدس، فتح المبین، بیت‌المقدس، رمضان، محرم، والفجر یک و 3 و... حضور داشت و بعد از عملیات خیبر با عنوان جانشین فرماندهی گردان علی بن ابی‌طالب(علیهما السلام) در منطقه جزیره مجنون نیروهای رزمنده را هدایت می‌کرد و بالاخره در تاریخ دهم تیرماه 1365 در عملیات پیروزمندانه کربلای یک در حالی که فرماندهی گردان علی بن ابی‌طالب(علیهما السلام) را بر عهده داشت، در منطقه مهران بر اثر اصابت ترکش به شکم به ضیافت حق‌تعالی شتافت و شهد شیرین شهادت را نوشید. مزار مطهر ایشان در گلزار شهدای روستای عقیل آباد اراک قرار دارد.