شهید حسین عبدی، در یکی از روزهای خوب خداوند در سال 1346 در روستای اسکان از توابع شهرستان شازند و در خانوادهای متوسط که مذهب و دین را سرلوحه زندگیشان قرار داده بودند، دیده به جهان هستی گشود. اذان و اقامه را به نشانه مسلمانی در گوشش زمزمه کردند و او را به آیین مسلمانی و مهربانی درآوردند و نامش را هم حسین گذاشتند تا مرید مرام مولایش حسین(علیه السلام) باشد.
حسین روزگار کودکی و نوجوانیاش با کار و تلاش عجین بود و از همان سالها در کنار پدر بود و دوشادوش او کار میکرد و نشان داد که از کارهای سخت و سنگین هم ترسی ندارد. هفتساله که شد، هنوز شور کودکی در سرش بود و با همسن و سالهایش بازیهای کودکانه را هم انجام میداد تا به مدرسه رفت. به درس علاقه نشان داد و با جدیت و تلاش دوره ابتدایی را در دبستان روستا گذراند و به راهنمایی رفت و این مقطع را هم به خوبی سپری کرد و دبیرستان را هم در همان روستا آغاز کرد و تا کلاس اول دبیرستان تحصیل کرد. در همین سال بود که ندای رزمندگان اسلام در جبههها او را به سمت خویش میخواند و او نیز تلاش میکرد تا به جبهه برود. نمیتوانست بیتفاوت باشد و در جا بزند. برای رفتن به جبهه سراغ پدر و مادرش رفت تا اذن بگیرد. اجازه گرفتن خیلی سخت بود، آنها نمیتوانستند از عزیزشان دل بکنند و به سمت جبهه روانهاش کنند ولی برای اسلام و دین و میهن این کار را کردند و او خوشحال و خرسند به بسیج رفت تا نامنویسی کند.
آموزشهای نظامی را که سپری کرد. به لشکر 27 محمد رسولالله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) رفت و به عنوان بسیجی گردان عمار توانست در این لشکر فعالیتهای خوبی داشته باشد و در عملیاتهایی هم تحت امر این لشکر حضور یابد. سرانجام در بیست و دوم اسفندماه سال 1363 در منطقه عملیاتی شرق دجله به شهادت رسید و آسمانی شد. پیکر مطهر شهید که در منطقه نبرد مفقود شده بود، پس از تفحص در ششم خردادماه سال 1380 در روستای اسکان به خاک سپردند.