خدمت پدر مادر و برادران و خواهر عزیزم سلام عرض میکنم و امید آن دارم که همیشه به یاد خداوند خویش باشید و خداوند عزیز و گرامی و دانا را عبادت کنید و هرگز خدای خود را فراموش نکنید. باری پدر و مادر و برادران و خواهر گرامیام، هنگامی که این وصیتنامه به دست شما میرسد که من از این دنیا هجرت کرده باشم و به دنیای دیگر یعنی آخرت راه پیدا کرده باشم و اگر لیاقت بهشت را دارا بودم، به بهشت میروم و به دیگر شهیدان راه آزادی و اسلام و قرآن ملحق میشوم. از شما پدر و مادر عزیز و گرامی و برادرانم و خواهرم میخواهم که دنبالهرو خط امام(قدس سره شریف) باشید و به رهنمودهای آن رهبر عزیز و گرامی گوش فرا داده و همیشه از فرمانهای او استفاده کرده و هیچگاه از آن یعنی از دستورات آن رهبر گرانقدر سرپیچی نکنید و همیشه به فرمانهای او لبیک بگویید و شما باید پاسدار تمامی خون شهیدان باشید و هرگز از روی خونهای آنها عبور نکنید و آن را زیر پای خود نگذارید. زیرا این همه شهید و این همه مادران جوان داده و این همه خونهای ریخته شده هرگز نباید پایمال شود و از بین برود. خانواده من شما باید همچون کوه در برابر سختیها و بدیها و دشواریها صبر و استقامت از خود نشان دهید و مقاوم باشید و رنجها و سختیها را تحمل کنید. بدون ریختن خونها و از دست دادن جوانها که اسلام پیروز نمیشود. خداوند در این موقع شما را مورد امتحان قرار میدهد که ببیند که شما چقدر صبر و استقامت دارید شما باید حسین(علیهم السلام) وار، علی(علیهم السلام) وار و زینب(B) وار باشید و مانند آنها صبور و شکیبا باشید و رنجها را به دوش خود بکشانید. مادر و پدر و برادرانم و خواهرم برای من هرگز گریه نکنید زیرا که شهید احتیاج به گریه ندارد. او زنده است او هرگز نمرده است. او زنده است. زیرا وقتی که حسین(علیهم السلام) فرزندانش را به میدان فرستاد و آنها به شهادت رسیدند، برای آنها هرگز گریه نکرد و از خدا طلب صبر و استقامت و شکیبایی کرد. ... یا این که امام(قدس سره شریف) خودمان را مثال میزنم که وقتی خبر به شهادت رسیدن پسرش را به او دادند او خم به ابرو نیاورد و او هم از خدا خواست که به او صبر و استقامت بدهد و شکیبا باشد. )وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ).[1] هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند مرده مپندار بلكه زندهاند كه نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند. از شما پدر و مادر و برادرانم و خواهرم میخواهم که همیشه خدا را عبادت کنید و نگذارید که گناهان شما زیاد باشد به سوی خدا بروید و او را ستایش کنید.
1. سوره آل عمران، 169.
شهیدعلی جعفری فرزند ابراهیم در سال 1343 در یک خانواده کارگر در 6 کیلومتری اراک (فیجان) به دنیا آمد و پس از گذراندن دوره ابتدایی در مدرسه بزرگمهر فیجان وارد مدرسه راهنمایی نظام الملک فیجان شد. شهید علی جعفری علاقه زیادی به خدا و اسلام و میهن داشت. در روزهای و در گرما و سرما و در تابستان بعداز تعطیلات از درس و مدرسه به کارگری میپرداخت و با لبهای خشک روزه میگرفت و ایمانش بر نماز بیاندازه بود. شهید قبل از انقلاب با سایر دوستان در مساجد سنجان سرود انقلاب میخواند. در تظاهرات میلیونی ملت شرکت میجست و بعد از انقلاب هم در مسجد محمدی اراک و بسیج مشغول فعالیت شد تا زمانی که به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
وصیت نامه شهید سندی است معتبر به روحیات اخلاقی و عاطفی شهید که میگوید: با پدر و مادر به همسایگان، با نیکویی با دوستان، با مهربانی به تهیدستان کمک کنید. شهید همیشه به پدر و مادر و خواهر و برادران خود با احترامی خاص رفتار میکرد. با دوستان و همکلاسیانش اخلاق و رفتاری بینظیر داشت. علی ساعت 4 صبح از خواب بیدار میشد بدون این که سرو صدایی ایجاد کند به عبادت و راز و نیاز با خدا میپرداخت و تا آفتاب صبح به دعا و ذکر خدای خود مشغول بود و بیشتر دعای کمیل و قرآن میخواند با چشمهای پر از اشک و با دستهای سوی آسمان گرفتهاش.
فعالیتهای سیاسی - مذهبی را در مساجد با خواندن سرودهای انقلابی شروع کرد. با پیروزی انقلاب در مسجد محمدی اراک مشغول پاسداری از دستاوردهای انقلاب میگردد تا این که به بسیج سپاه پاسداران راه مییابد و بعد از دورههای متعدد در اردوها به جبهه میرود و با تجربهای که از جبهه به دست میآورد به گروه آموزش بسیج بازگشته و به فعالیتهای خود ادامه میدهد. شهید علی جعفری عقیده را در کنار اخلاق شایستهتر میدانست. صبوری و متانتش باعث شد که دوستان دور و نزدیکش به سوی جبههها بشتابند. واقعاً علی(علیهم السلام) گونه بود. با این که مطالعه و فعالیت زیاد داشت ولی هیچگاه با تندی با مخالفان رو به رو نمیشد. بیشتر سکوت میکرد و سعی میکرد با اخلاق شایسته و با سکوت بیشتر توجه مخالفان را به خود جلب کند و میکرد.
او پس از چند ماه حضور در جبهه در نوزدهم اردیبهشت ماه سال 1361 در حالی که در گردان امام حسن(علیهم السلام) از تیپ 22 بدر در منطقه عرایض در حال خدمت بود بر اثر اصابت تیر به شکمش به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در روستای فیجان به خاک سپردند.