رزمندگان اعزامی به منطقه غرب عملیات نودشه گروه برادر سیاوش امیری بهمن 1359
فرمانده گروه : شهید سیاوش امیری
منطقه مأموریت : غرب کشور - شهرستانهای پاوه و نوسود
مدت مأموریت : 2 ماه
عضویت افراد : پاسدار و بسیجی
تعداد افراد اعزامی : 40 نفر
تاریخ اعزام : 07/11/1359
تاریخ پایان مأموریت : 11/01/1360
تعداد شهدا : 1 نفر
تعداد مجروحین : 7 نفر
حکم مسئولیت گروه اعزامی از اراک ابتدا به نام برادر حاج کریم آنجفی صادر گردید ولی در منطقه عملیاتی سردار شهید سیاوش امیری فرماندگی گروه را عهده دار گردیدند.
مقدمه
ارتش عراق به دلیل حضور گروهک های ضدانقلاب و اجرای عملیاتهای نامنظم در شهرستان پاوه، از هجوم به منطقه نوسود و پاوه پرهیز کرد و تنها با اشغال ارتفاعات سرکوب مرزی و استقراریک تیپ، از عملیات عناصر ضدانقلاب پشتیبانی می کرد.
لیکن پس از موفقیّتهای نیروهای خودی وشکست های ضدانقلاب، تا پل دوآب پیشروی کرد و سپس با انجام چند عملیات از سوی رزمندگان اسلام تا شرق نوسود عقب رانده شد.
شهر نوسود در فاصله 40 کیلومتری پاوه با جادهی کوهستانی و صعب العبور در اشغال نیروهای عراقی و ضدانقلاب قرار داشت که در نهایت تیر 1360 از لوث وجود دشمن پاک گردید.
با بازگشت امنیّت نسبی به منطقه که حاصل همراهی و تعامل بسیار نزدیک تیپ دوم لشکر 28 کردستان (مستقر در مریوان) با سپاه مریوان به فرماندهی جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان در منطقه مریوان و شهید حاج ابراهیم همت فرمانده وقت سپاه پاوه و تعامل بسیار شایسته جاوید الاثر متوسلیان با روحانیت اهل سنت منطقه مریوان و کار فرهنگی بسیار گسترده این دوسپاه به ویژه مریوان بود .
گروههای ضدانقلاب به کشور عراق گریختند و همکاری نزدیکتر با حکومت و ارتش عراق را آغاز کردند.
نیروهای خودی نیز پایگاهها و محلهای استقرار آنها در خاک عراق را شناسایی کردند و با اجرای عملیاتهای نامنظم برونمرزی، افراد، تجهیزات و سلاحهای آنان را هدف قرار دادند تا امنیّت کردستان تثبیت شود.
هم زمان با برقراری امنیّت نسبی در کردستان تأمین مناطق مرزی کشور که ارتش متجاوز عراق آنجا را اشغال کرده بود، در دستور کار قرار گرفت و پس از اجرای چند عملیات، امنیت مرزهای کردستان تأمین و ارتش متجاوز عراق وبه عقب رانده شد.
مروری برعملکرد گروه اعزامی از اراک
یک گروه به استعداد 38 نفر از برادران پاسدار و دو نفر بسیجی به فرماندهی سردار شهید سیاوش امیری در تاریخ 07/11/1359 از محل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اراک به جبهه اعزام شدند.
این گروه با یک دستگاه اتوبوس متعلق به سپاه با بدرقه مردم و نیروهای سپاه به پادگان امام حسن علیهالسلام تهران ( محل اعزام نیرو به جبههها ) اعزام گردیدند.
دراهمیت حضور این گروه در منطقه مورد نظر همین بس که جزو معدود اعزام هایی بود که در آن همه نیروهای اعزامی به جز یک نفر بسیجی،پاسدارانی بودند که قبل از آن در مناطق کردستان ، گیلانغرب و سومار تجربه و ورزیدگی عملیات کوهستان را داشته و از آمادگی لازم و کافی برای انجام عملیات آزادسازی بخش باقی مانده از شهرها و روستاهای اشغال شده برخوردار بودند.
درتاریخ 08/11/1359کارت شناسایی جنگی را که به مقصد غرب ممهور شده بود تحویل گرفته و بعدازظهر همان روز به سمت کرمانشاه حرکت نمودند، ساعت 12 شب به شهر کرمانشاه رسیدند و درمحل کاخ جوانان آن شهر که محل اعزام نیرو شده بود اسکان یافتند.
شهید رحیم آنجفی که مسئولیّت عملیات سپاه اراک را عهدهدار بود. جهت سرکشی و بدرقه گروه فوق با یک دستگاه خودرو سیمرغ به کرمانشاه رفته و مقداری امکانات و تجهیزات ازجمله یک قبضه تیربارکالیبر 50 و دو قبضه خمپارهانداز 80 میلیمتری و خودرو سیمرغ را تحویل گروه داده و سپس به اراک بازگشت.
برادران اعزامی تا تاریخ 14/11/1359 در کرمانشاه بودند و پس از تجهیز و تسلیح به سمت پاوه حرکت نموده وساعت حدود 16:30 به پاوه رسیدند و در محل اعزام نیروی پاوه که در ورودی شهر قرار داشت مستقر شدند .
سردار شهید محمد ابراهیم همت که در آن زمان فرماندهی سپاه پاوه را عهده دار بود در جمع نیروها حضور یافته و برای آنها سخنرانی نمود، ایشان شرایط منطقه و محرومیت آن و ضرورت حضور افراد در جبهه کردستان و خدمت در آن منطقه و ... را مطرح کردند که سخنان ایشان روحیه مضاعفی برای حضور و خدمت در آن منطقه ایجاد نمود .
در تاریخ 16/11/1359 یک گروه پیشقراول متشکل از برادران :
شهید سیاوش امیری ـ محمد تدّین ـ شهید غلامحسین عطیفه ـ غلامعباس اسکندری ـ شهید محسن فرهادی ـ شهید اسماعیل فضلعلی ـ شهید رحمان عباسی و شهید محمد حسنی به همراه شهید همت جهت شناسایی و تعیین محل استقرار گروه به روستای نِروی از توابع نوسود که چند روز قبل از دست ضدانقلاب آزاد شده بود رفتند.
گروه اعزامی در روستای نروی در خانههایی که سپاه پاوه آنها را اجاره کرده بود مستقر شدند. پس از استقرار، برای شناسایی قلّههایی که قرار بود بهعنوان مواضع پدافندی در نظر گرفته شود رفتند.
کوه مشرفبه روستای نروی به نام ابوذر بود که دست نیروهای خودی بود ولیکن اطراف آن دراشغال نیروهای عراقی و کومله و دمکرات بود.
که از آن جمله میتوان به قله های : شمشی، کماجر، کله چنار اشاره کرد ضمناً روی یکی از قلّههای ابوذر نیز نیروهای اعزامی از خمین مستقر بودند و تعدادی از آنها در تهاجمات وآتش باری دشمن مجروح شدند.
قله ابوذر(قله نروی) قله ای بود که از سمت غرب مشرف به نوسود، از سمت شمال مشرف به نروی و جاده نروی- نودشه و از سمت جنوب و جنوب غربی مشرف به سه راهی پاوه – نوسود – نروی و نودشه در مجاورت روستای نیسانه از موقعیت نظامی بسیار بالایی برخوردار بود به همین خاطر حفظ آن برای رزمندگان ایرانی به حدی اهمیت داشت که در وسعتی حداکثر به میزان 2000 متر مربع درخط الرأس نظامی آن باید چهل نفر نیروی پاسدار مستقر می شدند تا امکان تهاجم یا دفاع در مقابل تجاوز نیروهای دشمن و ضدانقلاب از سه سو را داشته باشند.
متقابلاً شکستن این خط دفاعی و دیدگاهی تا آنجا برای دشمن حائز اهمیت بود که دائاً به طور گشترده به آن حمله یا آن را زیر آتشی مداوم توپخانه ای خود داشت.
معمولاً ضدانقلاب هرچند گاه یکبار جهت پسگیری ارتفاعات و روستاها اقدام به عملیات میکرد که به دلیل مقاومت رزمندگان اسلام موفقیت آمیز نبود.
از سوی عراقیها هم مرتّب توپ و خمپاره شلیک میشد که معمولاً بدون هدف میزدند که با پاسخ آتش نیروهای خودی مواجه می شد.
نیروهای اعزامی از اراک طی حضور در منطقه در دو عملیات شرکت داشتند:
1- در تاریخ 19/11/1359 اعلام شد که نیروهای ضدانقلاب قصد حمله به روستای نروی را دارند.
آن شب تا صبح آمادهباش بود ولی خبری از حمله ضدانقلاب نشد، تا اینکه روز بعد هنگام غروب درحالی که باران شدیدی میبارید، برادر سیاوش امیری به همراه یک نفر از برادران جهت مأموریت شناسایی به بیرون روستا میروند و تعداد 6 یا 7 نفر از اعضای گروه مشغول نماز جماعت مغرب میشوند، برادر مرتضی کاظمی بهعنوان امام جماعت جلو میایستد که ناگهان صدای شلیک تیر و خمپاره شنیده میشود، صدای آتش شدید در روستا و کوههای اطراف پیچید، نماز مغرب تمام شده بود و مشغول نماز عشاء بودند که برادر امیری از راه میرسد و میگوید آماده باشید دشمن حمله کرده و محاصره شدهایم.
صدای گلوله ها نزدیکتر میشد.
بعد از حرکت و بیرون آمدن ، متوجّه میشوند شدت آتش در تپّه و قلّههای استقرار نیروهای اعزامی از خمین واطراف روستا بیشتر است.
هوا بسیار تاریک بود و صدای رگبار گلوله همچنان ادامه داشت و نیروها بارها زمین میخوردند و بلند میشدند تا اینکه به نیروهای خودی میرسند و در سنگرها مستقر میشوند و درگیری ها شدت می گیرد.
درگیری تا ساعت حدود 2 بامداد ادامه داشت، تا اینکه براثر مقاومت نیروهای خودی دشمن مجبور به عقبنشینی میشود و پس از آرامش منطقه ، نیروهای اراک به مقر قبلی (روستای نروی) برمیگردند.
در تاریخ 21/11/1359 برادر امیری نیروهای مستقر در پاوه را فراخوان مینمایند وآنها نیز به جمع همرزمان خود در روستای نروی میپیوندند.
درتاریخ 22/11/1359 شهید همت جهت سرکشی به همراه برادر نوروزی فرمانده منطقه نوسود به روستای نروی میآید و دستور میدهد گروه اعزامی از اراک جایگزین نیروهای خمین و پاسداران بومی منطقه در قلّه ابوذر شوند که این امر انجام میشود.
نیروها به محض رسیدن مشغول تهیه سنگر میشوند که بیشتر از شیارهای کوه و صخرهها استفاده میکنند.
قلّه های شمشی، کله چنار، روستای نودشه و شهر نوسود در اشغال نیروهای عراقی و ضدانقلاب قرار داشتند.
در جریان این گلوله باران گسترده و مداوم دشمن ، عمده سنگرها و چادرهای گروهی رزمندگان آسیب می بیند تا جاییکه در اثر این گلوله باران، آتش و دود و گرد و غبار و حتی پرهای استفاده شده در کیسه خوابها به هوا برمی خیزد چنین وضعیتی موجبات تحریک دشمن به توسعه آتشباری را فراهم و مه چیز درهم می ریزد اما رزمندگان با برنامه ریزی و هوشیاری زاید الوصفی با شروع گلوله باران و قبل از تشدید آن از سنگرهای گروهی خارج و در مواضع و سنگرهای کمینی که می توانست مانع از تعرض زمینی دشمن بشود مستقر شده بودند.
در تاریخ 23/11/1359 نیروهای عراقی آتش سنگین خمپاره و توپ روی قلّهها بویژه قلّه استقرار نیروهای فوق می ریزند که برادر رحیم غلامی مجروح میشود و به عقب انتقال مییابد و برادر محسن فرهادی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت میرسد و جنازه او نیز با سختی و دشواری زیاد به جهت صعب العبور بودن منطقه به وسیله قاطر به عقب منتقل میگردد.
حدود سه روز از استقرار نیروها روی قلّه میگذشت ، که دید بان اطلاع میدهد یک ستون نظامی از نیروهای عراقی از سمت نوسود به طرف نیروهای خودی در حرکت است، تیربارکالیبر 50 توسط برادر محسن فرخی در شیاری مشرف به منطقه نوسود مستقر بود و آتش سنگینی بر روی نیروهای دشمن ریخته میشد که تلفات زیادی به دشمن وارد کرد.
نیروهای عراقی هم اجرای آتش شدید روی نیروهای خودی داشتند و تبادل آتش ادامه داشت، تا اینکه عراقیها ناچار به مواضع خود برمی گردند.
در تاریخ 24/11/1359 مجدداً ضدانقلاب به روستای نروی که نزدیک قلّه ابوذر بود حمله کرده که براثر مقاومت نیروهای خودی مجبور به عقبنشینی میشود و در تاریخ 26/11/1359 براثر آتش شدید دشمن برادر اسماعیل فضلعلی از ناحیه هر دو پا مجروح میگردد و همزمان برادران مهدی احمدلو، محمدرضا رمضی و محمدرضا زاهدی نیز بر اثر موج انفجار مجروح میشوند، اما فقط برادر فضلعلی به علت جراحت شدید و خونریزی زیاد به بیمارستان پاوه و سپس به تهران منتقل میگردد.
در تاریخ 27/11/1359 شهید همت به همراه برادر نوروزی مجدداً برای سرکشی نزد برادران اعزامی از اراک میآیند و دستور تعویض نیروها را میدهد. لذا نیروهای فوق از قلّه ابوذر به روستای نروی برمیگردند.
نیروها یکی دو روز در روستای نروی می مانند و سپس به سمت پاوه حرکت میکنند و در محل اعزام نیروی پاوه (محل استقرار قبلی) مستقر میشوند.
گروه فوق چند روزی در پاوه حضور داشتهاند تا اینکه در تاریخ 04/12/1359 تعدادی از برادران ازجمله شهید سیاوش امیری، مرتضی کاظمی، محمد پاکپور و دو نفر دیگر به همراه شهید همت مجدداً برای شناسایی به سمت جبهه نروی میروند و از بعضی مقرها و مواضع توپخانه بازدید به عمل میآورند وقرار میشود، اطراف قلّه مشرف بر روستای نروی را مینگذاری کنند که این کار انجام شد و مجدداً به سمت پاوه برگردند.
در تاریخ 05/12/1359 برادر سیاوش امیری همراه با شهید فضل الله سرلک و برادرمرتضی کاظمی به سپاه پاوه میروند و جلسهای با برادر همت در خصوص وضعیت منطقه و نحوه تدارکات تشکیل می دهند دراین جلسه مطرح می شود که مقرر است در آینده نزدیک عملیاتی در منطقه نوسود و نودشه برای آزادسازی قلّههای مشرف بر نوسود و نودشه انجام گیرد.
در تاریخ 16/12/1359 مجدداً گروه به سمت جبهه نروی حرکت کرده و در آنجا مستقر میشوند وروزها به گشت زنی و شناسایی میپردازند.
2- حضور در عملیات نودشه با هدف آزاد سازی قله ها و پاکسازی نودشه
در تاریخ 03/01/1360 آماده باش برای عملیات اعلام و توجیهات لازم به عمل میآید.
ساعت 30 دقیقه بامداد 04/01/1360 دستور شروع عملیات نودشه صادر می شود.
درحالی که هوا بسیار سرد و بارانی همراه با رعدوبرق شدید است .
هدف عملیات تصرف قلّههای کله چنار مشرفبه نودشه وشمشی مشرفبه نوسود بود.
استعداد نیروهای عملکننده خودی شامل نیروهای اراک و تعدادی از نیروهای اعزامی از خمین و تعدادی هم از برادران احتمالاً اعزامی از کاشان و حدود 100 نفر نیز از نیروهای پیشمرگان مسلمان کرد که جمعاً 180نفر میشدند، می باشد.
محدوده مأموریت گروه اعزامی از اراک و تعدادی از پیشمرگان ، تصرف کله چنار و نیروهای خمین هم تصرف قلّه شمشی بود. نیروها از ارتفاعات مشرفبه روستای شرکان و کله چنار که در آن زمان در اشغال ضد انقلاب بود بالا میروند. باران همچنان ادامه داشت و آب از شیار کوهها به سمت پایین سرازیر بود، دشمن هم به جهت بارندگی و رعدوبرق شدید و عدم احتمال هرگونه عملیات از سوی نیروهای ایرانی، سنگرهای خود را ترک و به نودشه رفته بودند.
از آن تعداد اندک هم که در سنگرهای اجتماعی بودند به جهت سروصدای رعدوبرق و احتمالاً خواب بودن غافلگیرشده و در درگیری کشته میشوند.
از آنجا که به علت فقدان جاده دسترسی مناسب و عدم امکان استفاده از لجستیک قاطریزه !!! وبارانی بودن هوا، امکان پشتیبانی لجستیکی برای رزمندگان فراهم نبود، قبل از تاریک شدن هوا، برادران هوانیروز کرمانشاه، با استفاده از یک فروند هلی کوپتر، امکانات لجستیکی( عمدتا پتو، بادگیر، کنسرو و ... ) را از ارتفاع بالا در نزدیکی نیروهای خودی می ریزند و به این ترتیب روحیه و انگیزه رزمندگان را افزایش می دهند.
در این عملیات فقط یک نفر از نیروهای خودی که از پیشمرگان مسلمان کُرد بود به شهادت رسید.
صبح روز بعد و با طلوع آفتاب، ضد انقلاب به سمت قلّههای فوق حرکت میکنند، از پایین ارتفاعات به سمت بالا آمدند و چون نیروهای خودی این احتمال را میدادند که دشمن بهزودی بازگردد، لذا آمادگی کامل داشتند تا دشمن را بالای قلّهها غافلگیر نمایند.
زمانی که به تیررس میرسند آتش سنگینی روی آنها اجرا می شود و با عنایت خداوند بالغبر یکصد نفر از نیروهای دشمن کشته میشوند و تعدادی هم موفق به فرار شده و عقبنشینی نمودند.
لذا قلّه های فوق عملاً در تصرف نیروهای خودی باقی میماند.
نیروهای عملکننده تا ظهر در منطقه بودهاند تا اینکه نیروهای تازهنفس (پیشمرگان مسلمان کُرد) جایگزین آنها شده و آنها به روستای نروی محل استقرار قبلی باز میگردند.
کمتر از 24 ساعت از این عملیات نگذشته بود که نیروهای ضدانقلاب با پشتیبانی نیروهای عراقی و حجم زیاد آتش خمپاره و توپخانه توانستند بعضی مناطق تصرف شده را مجدداً پس بگیرند.
اما نودشه همچنان در محاصره نیروهای خودی ماند .
( یک ماه بعد و پس از خروج تجزیهطلبان از نودشه، معتمدان شهر به استقبال رزمندگان آمده و آنها را به داخل شهر دعوت میکنند. بدین ترتیب تا 7 اردیبهشت 1360 رزمندگان نودشه را بطور کامل پاکسازی کردند).
نیروهای اعزامی از اراک در روستای نروی بودند که شهید همت به روستا میرود و ضمن قدردانی از عملکرد ایشان، پایان مأموریت آنها را اعلام مینماید و پس از دو یا 3 روز که در روستای نروی منتظر جایگزین بودند به سمت پاوه حرکت میکنند و در پاوه تجهیزات و سلاح و مهمّات را تحویل و با دو دستگاه مینیبوس به اراک بازمیگردند.
افراد پس از ورود به اراک ابتدا بر سر مزار شهید همرزم خود، محسن فرهادی رفته و ضمن قرائت فاتحه و ادای احترام به مقام این شهید و سایر شهدا به طرف محل سپاه اراک حرکت میکنند و مورد استقبال خانوادهها و برادران سپاه قرار میگیرند.
شهید گرانقدر گروه محسن فرهادی می باشد.
مجروحین گروه عبارتند از:
1- اسماعیل فضلعلی
2- رحیم غلامی
3- مهدی احمدلو
4- محمدرضا رمضی
5- محمدرضا زاهدی
6- محمدرحیم پاکباز
7- محمدرضا پیرایش
ملاحظات :
1- سردار شهید سیاوش امیری در عملیات مطلع الفجر در منطقه شیاکوه و در کسوت فرماندهی محور به شهادت رسید .
2- شهید نیازعلی طالبی در کسوت فرماندهی گردان جانبازان روح الله در تیپ7 ولیعصرعجل الله تعالی فرجه الشریف در عملیات بیت المقدس و شهید مهدی اسماعیلی در کسوت جانشینی گردان امام حسن علیه السلام در لشکر17علی بن ابیطالب علیه السلام در عملیات کربلای5 به شهادت رسیدند.