شهید عزتالله احمدی در پنجم شهریور ماه سال1340 در روستای حصار از توابع شازند و در خانوادهای مذهبی و روستایی دیده به جهان هستی گشود. اذان و اقامه را بر گوشش زمزمه کردند و او را با اسلام، آیین مهربانی و مسلمانی آشنا کردند. نامش را عزت گذاشتند تا عزت دین و خانوادهاش باشد. روستازادهای کشاورز بود که پدرش در زمین کشاورزی کار میکرد و سعی داشت تا نان حلال سر سفره بگذارد و اعتقاد داشت که فردای قیامت برای نان حلال باید پاسخگو بود، چه برسد خدای نا کرده به نان حرام. او کودکیاش را با هم سن و سالهای خویش بازی میکرد. در همان سالها به زمین کشاورزی میرفت و دوشا دوش پدرش کار میکرد. در آن سالها که تحصیل در روستا سخت بود، عزتالله تا سوم دبیرستان تحصیل علم کرد و در کنار درس در کارهای خانه و خانواده که بیشتر کشاورزی بود نیز کمک میکرد، تا هم تهذیب نفس کرده باشد و هم تحصیل علم. قبل از رفتن به جبهه مسئول کتابخانه بود تا در نشر کتب مفید بین مردم کوشا باشد و شاید قدمی در راه رساندن مفاهیم ناب به اهالی روستا برداشته باشد. دو برادر و دو خواهر داشت که آنها هم تا اندازهای مانند عزتالله تحصیل کرده بودند و این کافی است که بتوان گفت در خانوادهای تحصیل کرده، زندگی کرده است. پسری مهربان و آرام بود و سعی داشت تا با مهربانی و احترام با مردم پیرامونش ارتباط بگیرد. دوران سربازی از بهترین روزهای زندگی عزتالله بود تا در کنار جوانان هم سن و سال خود در لشکر 28 کردستان ارتش به این وظیفه خود عمل کند. شهید عزتالله احمدی در تاریخ نهم آبان ماه سال1362 در منطقه عملیاتی پنجوین عراق در درگیری با دشمنان دین و بعثیهای زبون، بر اثر اصابت گلوله و سوختگی کامل بدن به یاران شهیدش پیوست و در کنار شهدای دیگر در روستای حصار به خاک سپرده شد. سوخت تا کسی نگاه بد به این مرز و بوم نکند.