بسم رب الشهداء و الصدیقین
)وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ).[1]
سپاس خدای جهان آفرین را که تمام موجودات از جن و انس را خلق نمود، سپاس خدای را که بر گناهانم پرده کشید و مرا از تنگناهای غفلت و نا آگاهی به سوی نور و رحمت هدایت کرد و سپاس و درود آن یگانه خالق را که بر همه ما منت نهاد و رهبری پیامبر گونه از تبار حسین(علیه السلام) بر ما ارزانی داشت تا این که با اطاعت از او امر صادقانه و هدایت کننده آن ابر مرد امت ما راه اسلام و اعتلای قرآن را پیش گیرد راهی که امام حسین(علیه السلام) با 72 تن یارانش پیمودند و امروز آن خط سرخ در کربلای ایران خوزستان و غرب تکرار میشود و راهیان این خط سرخ شهادت میروند تا به یاری الله تمام مظلومان را از یوغ ابر جنایتکاران رهانیده و بیرق خونین اسلام را در سراسر اراضی هستی به اهتزاز در آورده و مرگ ننگین یزیدیان و صدامیان را به دست توانا و نیروی پر از ایمان و عشق به الله مجاهدان راه حق به ارمغان آورند و زمینه ظهور امام مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را فراهم آورند.
الان که قلم در دست گرفته میخواهم مطلبی به عنوان وصیت بنویسم در خودم احساس میکنم که شاید خداوند رحمت بیپایانش را نصیب ما بنده گنهکار گرداند و در رحمت آن فیض عظیم شهادت را بر رویم باز کند و مرا به لقاءالله رساند. آن مرتبه و مقامی روحانی که خداوند نصیب بندگان خاص میکند و همه کس نمیتواند به این سعادت و لیاقت دست یابد. برادران و خواهران عزیز شما در هر زمان و مکان میباشید پیام ما را به گوش جهانیان و خفتگان در خواب غفلت برسانید پیام سرخ شهیدان پیام آن ابر مردان بهشتیها، رجائیها و باهنرها گرفته تا جوان سیزده ساله کودک خردسال خفته در زیر خروارها خاک مناطق بمباران شده کشورمان توسط یزیدیان و صدامیان. پیام حماسه آفرینی لشکریان ظفرمند اسلام در جنگی نا برابر و تحمیلی از سوی ملحدان و مشرکان تاریخ، پیامی حاکی از غیرت و جوانمردی امتی به پا خواسته برای حفظ اهداف عالیه اسلام و قرآن و دفع تجاوز بیگانه، تجاوزی که از سوی مزدوران بعثی به حرمت اسلام و ناموس ما گردید هیچ مسلمانی بر حسب شرف و غیرت مردانگی خویش حاضر نمیشود در خانه خویش بیتفاوت بنشیند در حالی که هر روز بهترین گلهای گلستان حسین(علیه السلام) مظلوم به رهبری خمینی(قدس سره) کبیر پرپر میشوند و ندای هل من ناصر ینصرنی امام حسین(علیه السلام) را سر میدهند. به خدا قسم فردای محشر همه ما مسئول هستیم در قبال خدا، خدایی که برای ما جسمی سالم و نعمت بس بزرگ عنایت فرمود و ما بر حسب دلبستگی به دنیای فانی و شهوات نفسانی از زیر بار شانه خالی کردیم چه جوابی خواهیم داد، آیا علیاکبر(علیه السلام) حسین(علیه السلام)، قاسم(علیه السلام) و علیاصغر(علیه السلام) و حبیب بن مظاهر(علیه السلام) از ما رنجور نخواهند شد. ای پدران و ای مادران، ای برادران و ای خواهران، اگر اجازه رفتن به جبهه به فرزند خویش نمیدهید لااقل در پشت جبهه به عنوان یک مبلغ اسلام، مبلغ راه شهیدان باشید و بحمد الله هستید اما سخنم با آن کسانی است که فقط اسلام را در دو رکعت نماز و روزه خلاصه میکنند. به خدا ازرش اسلام و خداوند بزرگتر از این است که ما بتوانیم در این دو چیز شکرگزار نعمتهای خداوند باشیم.
از شما به عنوان امت حزبالله میخواهیم که ادامه دهندگاه راه خونبار شهیدان باشید چون جنگ ما فقط با عراق و صدام نیست. جنگ اسلام با تمامی کفر و الحاد است و تا کفر هست جنگ نیز و جود دارد لذا خودتان را برای جهاد فی سبیلالله آماده نمائید و وجود این جنگ بزرگترین نعمت است که خداوند برای امت ما ارزانی داشت و امیدواریم همگی ما از این امتحان الهی موفق به در آییم و دیگر این که امام(قدس سره) عزیز را بیش از پیش دعا کنید و از خداوند بخواهید تا انقلاب حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سایهاش بر سر تمام مظلومان بالاخص امت شهید پرور ما مستدام بدارد زیرا ما نمیتوانیم و در حدی نیستیم که بتوانیم شخصیت والای این رهبر را توجیه کنیم، اما تا آن جایی که درک نمودهایم بیان میکنیم و امیدوارم بیشتر از این بشناسید و قدرش را بدانید. به خدا خیلی والا و ابر مرد است.
شما برادران اگر اسلحه ما از دستمان افتاد، بردارید و راهمان را ادامه دهید، به خدا این راه خیلی مقدس است و کمتر کسی میتواند با خدای خویش معامله کند چون زر و زیورهای فریبندهی دنیایی او را از یاد خدا غافل میکند. شما برادران سعی کنید از مادیات دنیای فانی ببرید و برای یاری اسلام به پا خیزید که عاقبت کام دل ابدی خواهید یافت و خون سرخ شماها آیندهی درخشان فرزندان خویش را در حکومت اسلام به ارمغان خواهد آورد و قدرت الهی یک امت واحده را به گوش جهانیان خواهد رسانید. دیگر بیش از این نمیخواهم مزاحم اوقات شریفتان باشم. فقط یک مطلب بسیار مهمی که دارم این است که امام(قدس سره) و یارانش را نگذارید تنها بمانند و الان منافقین به هر نحوی که شده میخواهند خط ولایت فقیه را از میان بردارند و روحانی مبارز را از ما بگیرند. شما فقط در این امر خیلی کوشا باشید. در هر پست و مقام و مسئولیتی که دارید. به خدمت همهی شما و برادران و خواهران سلام میرسانم. از شما حلالی میطلبم و امیدوارم دعا بر حق ما بنده گناهکار بکنید. برادر کوچک شما: احمد جمالو- اهواز 20/1/61
1. سوره آل عمران، 169.
شهید احمد جمالو در دومین روز عید نوروز سال 1343 در روستای سمقاور از توابع شهرستان کمیجان در استان مرکزی در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. شهید از همان دوران کودکی دارای اخلاق پسندیده بود. شهید احمد جمالو در سال 1349 جهت کسب دانش تحصیلات خود را شروع نمود. شهید تحصیلات خود را تا پایه دوم متوسطه در زادگاه خود گذراند.
در دوران نوجوانی و جوانی هم دارای اخلاقی پسندیده بود، به طوری که تمام اهل خانواده و پدر و مادر از اخلاق و رفتارش راضی بودند. شهید نسبت به انجام تکالیف دینی حساسیت خاصی از خود نشان میداد. به طوری که نمازهایش را سر وقت ادا میکرد و در هفته دو روز روزه میگرفت. بسیار اهل مطالعه و تحقیق بود. در اوایل انقلاب و مدتی قبل از آن با آن که سن کمی داشتت همزمان با تحصیل از فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دریغ نمیکرد و پیرو خط امام(قدس سره) و انقلاب بود به طوری که بارها در تظاهرات و مبارزهها زخمیشده بود اما باز هم نسبت به فعالیتهایی که انجام میداد کوتاهی نمیکرد.
همزمان با شروع جنگ تحمیلی و نبرد حق علیه باطل شهید در تاریخ 7/4/1360 وارد سپاه پاسداران اراک شد و بعد از آموزشهایی که دید در تاریخ 14/12/1360 به جبهه حق علیه باطل به منطقه خرمشهر اعزام شد و به مدت دو ماه به عنوان بسیجی گردان امام علی(علیه السلام) از تیپ 22 بدر در این منطقه حضور فعال داشت تا این که در تاریخ نوزدهم اردیبهشت ماه سال 1361 در عملیات بیتالمقدس به مقام رفیع شهادت نائل آمد.