بسم الله الرحمن الرحیم
(وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ).[1]
درود به رهبر عالیقدر انقلاب حضرت امام خمینی(قدس سره). تنها آرزوی من شهادت در راه اسلام عزیز است و اگر خداوند متعال چنین محبتی به بنده نا قابل و عاصی نمود، همسر، فرزندان و تمام اقوام من افتخار نمایند و امیدوارم به چنین درجهای نائل شوم. سلام من را به رهبر و نایب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برسانید و در شهادتم به فرزندانم لباس نو بپوشانید و به آنها بگویید: پدرتان در راه حق و امام حسین(علیه السلام) قدم برداشت و آنها هم این راه را تا قیامت ادامه دهند.
چند کلام به همسر عزیزم؛ من از تو راضی هستم، برای من فغان نکن، در نگهداری سه فرزندم محمدحسین، محمدرضا و محمدمهدی کوشا باش و به آنها درس آزادگی و دینداری یاد بده، میخواهم مثل زینب(B) در مصائب و مشکلات باشید. اما جنازه من را در قم دفن کنید و در عزای من روضه حضرت عباس(علیه السلام) را بخوانید، به آقا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) توسل کنید، خیلی به آقا علاقه دارم و بگویید ای مردم، این سرباز نا قابل حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بوده، سلام من را به پدر 80 سالهام برسانید و ایشان را دلداری دهید.
1. سوره آل عمران، 169.
شهید تقی خسرو بیگی در تاریخ 01/03/1324 در روستای خسروبیگ از توابع شهرستان کمیجان متولد شد. ایشان از همان ابتدای کودکی علاقه بسیار زیادی به درس خواندن داشت و تلاش، هوش و ذکاوت او در این امر نیز باعث شد تحت هیچ شرایطی از تحصیل دست نکشد و تا مقطع دیپلم تحصیلات خود را ادامه داد.
پس از گذراندن دوران دبیرستان و دریافت دیپلم به عضویت ارتش در آمد و با این که در نظام گذشته ارتشی بود اما یک فرد مسجدی و مقید به دین و اسلام بود و با توجه محدویتهای بسیار شدیدی که برای نظامیهای آن زمان وجود داشت اما ایشان سعی میکردند در تمامی مجالس و مناسبات مذهبی حضور فعالی داشته باشند. در ارتش دورههای مختلف نظامی را گذرانده بودند و از نیروهای برگزیده ارتش به شمار میرفت.
ایشان متاهل بودند و دارای سه فرزند پسر و با این حال و با وجود همهی سختیهایی که برای این شهید والا مقام وجود داشت، یک لحظه نیز دست از تلاش خود در جهت مبارزه با حکومت پهلوی بر نداشت و نام خودش را به خوبی در زمرهی مبارزین انقلاب اسلامی ثبت نمود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و با شروع شدن جنگ تحمیلی برای عزیمت به جبهه روزشماری میکرد، گویی برای دیدار معشوق خود عجلهای دو چندان دارد بعد از گذشت سه ماه از جنگ حتی از خانهی در حال ساخت خود نیز چشم پوشی کرد و به فکر ساخت خانهی ابدی خود در بهشت برین به سرعت خود را به جبههی نبرد حق علیه باطل رساند. در جبهه از فرماندهان نامی ارتش بود و نسبت به وطن و اسلام فداکار.
سرانجام در ارتفاعات منطقه بازی دراز و در عملیات امام علی(علیه السلام) آنجا که گلولهای پیشانیاش را شکافت، به آرزوی قلبی خود رسید و همانند پرندهای که از قفس آزاد میشود، به دیدار معبود خود پرواز کرد اما پیکر مطهرش به میهن باز نگشت و مفقود شد. بعد از 36 سال در میان شهدای تفحص شده آثار باقی مانده پیکر او پیدا شد و در تاریخ 14/5/1395 در شهر قم دفن گردید.