چند وقتی است كه دلم پرپر می‌کند و می‌خواهم به آنجائی بروم كه جای حقیقی من است و از این دنیای تنگ و كوچك جدا شوم و به جائی بروم كه لایق انسان حقیقی است ... این عشقی كه در جسم و روح من به وجود آمده بالاتر از همه‌چیزهاست. خدایا چه سعادتی بیش از این كه من در این میدان كارزار میدان آزمایش، میدان نبرد، جهاد و دفاع سهم اندكی داشته باشم و از )مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ).[1] تو باشم پروردگارا من به قصد حفظ مقدسات و شئونات به فرموده امام(قدس سره شریف) كه جنگ بر هر كاری اولویت دارد به جبهه می‌روم ... .

 خانواده‌ای روستایی و کشاورز؛ زادگاه فرزندی بود که در نهم مهرماه ۱۳۴۳ متولد شد. در کودکی به تحصیل اشتغال داشت و تا اول متوسطه در دبیرستان تحصیل کرد پس از آن به علت علاقه‌ای که به فراگیری علوم دینی داشت در حوزه علمیه القائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) محلات ثبت‌نام کرده و شروع به فراگیری علوم حوزوی نمود. او مدت ۷ سال از محضر اساتید برجسته آن حوزه بهره‌مند شد. وی علاوه بر حضور فعال در بسیج شهری، با طی کردن مراحل آموزش عمومی چند بار به جبهه اعزام شد و در یکی از مراحل اعزام به مناطق جنگی در جبهه حلبچه مجروح شیمیایی شد. پس از مداوای مجروحیت و در دوران نقاهت به درس حوزوی خود ادامه داد. در آخرین روزهای دفاع مقدس بعد از تهاجم منافقین با پشتیبانی ارتش بعث عراق بنا به فرمایش امام(قدس سره شریف)، مجدداً برای دفاع عازم کرمانشاه شد و در عملیات مرصاد شرکت کرد.

طلبه شهید در پنجم مرداد ۱۳۶۷، در اسلام‌آباد غرب هنگام درگیری با منافقین بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهر محلات واقع است.

1. سوره غافر، 65.