بسم الله الرحمن الرحیم
به صبر كنندگان آنان که چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند صبوری پیشه كنند ما به فرمان خدا آمده و به سوی او رجوع خواهیم كرد.
بنام الله خالق جهان و به حق محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خاتم پیغمبران و علی(علیهم السلام) ولی خدا، مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مصلح جهانی بر نایب او، رهبر مستضعفین و در هم كوبنده مستكبرین، امام خمینی(قدس سره شریف) بنیانگذار جمهوری اسلامی و به شهیدان كه در راه خدا قدم گذاردند و به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
ایمان را در این یافتم كه فقط خدای یگانه را بپرستم و دینم اسلام باشد و رهبرم و فرماندهام امام خمینی(قدس سره شریف) تا تحت این رهبری بتوانم در راه الله برای اسلام عزیز و از تمامی ملت انقلابی میخواهم با اطاعت از امام(قدس سره شریف) این بزرگمرد كه به نفع مستضعفین علیه مستكبرین رسالت خود را انجام میدهد، یاری ملت انقلابی و مسلمان میخواهم كه از برادران سپاه و ارتش و دیگر علیه مزدوران بعثی (آمریكایی) میجنگند، پشتیبانی كنند و اما راجع به خودم این را بگویم كه برادران عزیز و حزب اللهی! من عضو نبودم و فقط بیشتر اوقات به كمك و یاری آنها میشتافتم. برادران حزباللهی گروهی بدون تشریفات تشكیل داده بودیم. حزب فقط حزبالله و رهبر فقط روحالله(قدس سره شریف).
و چون هدفمان جز الله و رهبری روحالله(قدس سره شریف) چیز دیگری نبود از اوایل انقلاب برای تحقق یافتن این هدف با ضد انقلابیون زیر لوای هر آرمی که در مقابل آنها میایستادیم چون آنها با شخص یا افراد یا گروهی مخالف بلكه این جیرهخواران شرق و غرب با اسلام مخالف بودند.
و در ضمن برادران عزیز از شما میخواهم با این گروههای منافق و ضد كه به آغوش اسلام بر میگردند با آغوش گرم آنان را پذیرا باشید چون اسلام را با آغوش گرم میپذیرد و با آن گروههای و منافق كه با اسلام دارند تا آخرین قطره خونتان با آنها بجنگید و قسم یاد كنید.
قسم به نام مقدس الله كه حزبالله را یکلحظه فراموش نخواهیم كرد و پیامم به خانواده و دیگر دوستان و آشنایانم این است كه در سوگ من گریه نكنند و از رهبری امام خمینی(قدس سره شریف) حمایت كنند من توفیق پدر و مادرم كه برای من زحمت فراوانی كشیدهاند مخصوصاً مادرم را از خداوند متعال خواهانم و میخواهم كه مرا حلال كنند اگر با آنها بعضی از اوقات تندی رفتار كردم و از و خواهرانم و دیگر دوستان و آشنایانم میخواهم كه مرا حلال كنید و از رحیم میخواهم كه بعد از من با دوستانم رابطه داشته باشد و موجودی نقدی جنسی كه به من تعلق دارد به برادر و مادر و پدرم واگذار مینمایم.
شهید حمید زینلی در یکم دیماه سال 1339 در خانوادهای مذهبی در شهر اراک به دنیا آمد و از همان کودکی و نوجوانی به انجام فرایض مذهبی علاقه بخصوصی داشت به طوری که در نوجوانی با شرکت در جلسات قرائت قرآن و مراسمات مذهبی یکی از شیفتگان سالار شهیدان حسین بن علی(علیهماالسلام) گردید.
دارای اخلاقی متین و مطلوب بوده به طوری که در برخوردهایی که با دیگران داشت این موضوع به طور واضح محسوس بود و همیشه با دیگران به مهربانی و عطوفت رفتار مینمود. تحصیلاتش را تا پایان دوره متوسطه ادامه داد و پس از آن در مغازه فرشفروشی پدر مشغول به کار شد.
با حرکتهای مردمی در اول انقلاب شور و شعور انقلابی در او ایجاد شد و حمیدرضا را در صف اول مجاهدان جای داد. او بارها در دفاع از آرمانهای انقلاب با منافقین درگیر شد و از پیشگامان انقلاب در شهر اراک بود.
با شروع جنگ تحمیلی به بسیج پیوست و از روزهای اول دفاع مقدس در جبهه حضور یافت. تا سرانجام به عنوان بسیجی گردان شهید بختیاری از تیپ 17 علی بن ابیطالب(علیهماالسلام) در پنجم مردادماه 1361 در عملیات رمضان در پاسگاه زید شمیم زیبای شهادت به مشامش رسید. پیکر مطهر شهید در صحنه کارزار مفقود شد و پس از دوازده سال در اسفندماه 1373 توسط گروههای تفحص از روی آثار بر جای مانده شناسایی و در گلزار شهدای شهر اراک به خاک سپرده شد.