جنگ لحظات سختی از زندگی بود که به ایرانیان تحمیل شد و آسایش مردم را به غارت برد. شهرهای مرزی در زیر چکمههای دشمن بعثی لگدمال شد. رزمندگان اسلام با مقاومت در مقابلشان ایستادگی میکردند اما دشمن ناجوانمردانه به میدان آمده بود و از هیچ کاری برای نابودی این سرزمین فروگزار نمیکرد. او تلاش میکرد ایرانیان را از پای درآورد و انقلاب را نابود کند. دشمنی که به پشتوانه مستکبران جهان به میدان آمده بود و خوب میدانست انقلاب اسلامی ایران به تمام جهان درس شجاعت میدهد بنابراین کمر به نابودی ایران بسته بود با اینکه جوانان وطن برای مقابله با او برخاسته بودند اما دشمن از در دیگری وارد میشد و با بمباران هوایی شهرها خانههای مردم را بر سرشان آوار میکرد. شهید گرانقدر حسن صابری در دومین روز از بهمنماه سال 1334 در الیگودرز - ازنا دیده به جهان گشود. او در خانوادهای مؤمن و متدین دیده به جهان گشود و روزهای زیبای کودکی را پشت سر گذاشت. فرزند دوم خانواده بود و نور دیده پدر و مادر، کودکی بسیار باهوش و با ذکاوت بود و به درس خواندن علاقه زیادی داشت. با همین علاقه فراوانش در ششسالگی وارد دبستان شد و دوران ابتدایی و راهنمایی را پشت سر گذاشت، با نمرات بالا به دبیرستان رفت و تصمیم گرفت باز هم به درس خواندن ادامه دهد بنابراین با تلاش مضاعف موفق به اخذ مدرک فوقدیپلم در رشته برق شد. پس از مدتی در کارخانه واگنسازی پارس مشغول به کار شد. در سال 1359 زندگی مشترک خود را آغاز کرد. حاصل این ازدواج 2 پسر و 1 دختر بود که چراغ خانهاش را روشن کرده بودند. این پدر مهربان به درس خواندن و پایبندی آنها به احکام دین اهمیت زیادی میداد در حالی که برای تربیتشان از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکرد. او در سنگر تولید مشغول به کار بود که در پنجم مردادماه سال 1365 در تهاجم هوایی ناجوانمردانه دشمن به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای اراک آرام گرفت.