خون غیرت در رگهای شیرمردان این سرزمین جاری بود و شعله ایمان و فداکاری در وجودشان خاموش نمیشد و هرگز اجازه نمیدادند به اندازه یک وجب از این خاک به دست نامحرمان بیفتد پس با دست خالی و عقیدهای راسخ در مقابل دشمن سینه سپر کردند و از جان شیرین خود گذشتند.
پرستویی دیگر از پرستوهای عاشق این سرزمین، شهید والامقام علی صادقی که در هفدهم اردیبهشتماه سال 1346 در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود و در روستای عضدیه از توابع شازند دنیا را با چشمهای زیبایش نگاه کرد. اما طالب این دنیای فانی نشد. فرزند سوم خانواده بود و با داشتن دو برادر شیرینترین روزهای کودکیاش را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت. و پس از آن راهی مدرسه شد. درسش را تا دوم راهنمایی خواند و به دلیل عدم امکانات تحصیلی ادامه تحصیل نداد. از همان دوران کودکی و نوجوانی بسیار مهربان بود و همواره تلاش میکرد تا دست پدر و مادر را در امور خانه بگیرد و هرگز به مسائل زندگی خانوادگی بیتفاوت نبود. هر کاری که از دستش بر میآمد انجام میداد تا باعث خوشحالی اعضای خانواده شود. بنابراین در امور کشاورزی یاریرسان پدر شد و سعی میکرد تا با این کار هم کمکی به پدر کرده و هم در تأمین امور مادی منزل سهمی داشته باشد.
زمان اعزام به خدمت مقدس سربازی فرا رسید و او نیز چون دیگر جوانان برای رفتن به خدمت آماده شد. پاسدار وظیفه بود و در لشکر 71 روحالله(قدس سره) در ماههای پایانی جنگ تحمیلی خدمت میکرد که پس از 4 ماه خدمت صادقانه به وطن، در پنجم مردادماه سال 1367 در حین عملیات مرصاد در مقابله با منافقین (مجاهدین خلق) که با پیروزی و سربلندی رزمندگان اسلام به پایان رسید، با اصابت ترکش، شهد شیرین شهادت را نوشید. روحش آسمانی شد و جسمش در روستای عضدیه به خاک سپرده شد.