اکنون که عازم جبهه حق علیه باطل میباشم روی سخنم به تو همسر میباشد. تو را وصیت به صبر و استقامت در راه حق و در برابر دشمنان خدا میکنم. بدان که من از خود هیچ ندارم که هر چه دارم از آن خدای بزرگ است. اگر خون خود را در راه اسلام عزیز و انقلاب اسلامی فدا نمودم، به آرزوی خود رسیدهام و امیدم به آن است که راه مرا تا به آخرین لحظه دنبال کنید و مدافع اسلام و یاور امام خمینی(قدس سره) باشید و همیشه گوش به فرمان امام(قدس سره) باشید تا حکومت عدل الهی برقرار گردد و میخواهم که بعد از مرگ من لباس سیاه نپوشید.
شهید احمدعلی محمدیه معروف به علی الله یاری در اول آذرماه سال 1338 هجری شمسی در آستانه اراک چشم به جهان گشود و به خاطر عشق و علاقه خانواده به شهیدان کربلا، علی نام گرفت. هنوز دو سالش تمام نشده بود که پدرش را از دست داد. وی در تلاش و کوشش در خانه عموی خود رشد کرد.
به علت گم شدن شناسنامه از مدرسه یک سال به عقب ماند و در حین درس خواندن جلسات مذهبی را فراموش نمیکرد و در زمان انقلاب مشتاقانه و عاشقانه در پخش اعلامیه و نصب پوستر و عکس امام(قدس سره) میپرداخت. هنوز انقلاب به ثمر نرسیده بود که به خدمت سربازی فرا خوانده شد ولی با فرمان امام(قدس سره) پادگان را ترک کرد تا انقلاب به ثمر رسید و دوباره به خدمت رفت. پایان خدمتش بود که جنگ تحمیلی شروع شد و او شش ماه در جبهه حق علیه باطل با کافران جنگید. او در سال 1360 پس از پایان خدمت سربازی ازدواج کرد و در همان سال در کارخانه ماشینسازی اراک مشغول به کار شد.
علی که چند ماه از سربازیاش مصادف با جنگ تحمیلی شده بود وقتی اخبار جنگ را میشنید هر لحظه آرزو میکرد تا به جبهه باز گردد. به همین دلیل وقتی مطلع شد گروهی از دوستانش عازم جبهههای جنوب هستند فرصت را غنیمت شمرد و با آنها عازم جبهه شد. او در فرجامی عاشقانه هنگامی که به عنوان بسیجی در گردان شهید بختیاری از تیپ 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) در عملیات رمضان شرکت کرده بود در پنجم مردادماه سال 1361 در پاسگاه زید عراق مفقود شد و پس از سالها پیکر مطهرش، تفحص و در یکم اسفندماه سال 1373 در گلزار شهدای شهر اراک به خاک سپرده شد.