در سال 1342 سربازی از اسلام در شهر اراک پا به عرصه هستی نهاد که او را حمید نامیدند. او دوران دبستان را در زادگاهش گذراند و پس از آن به اتفاق خانوادهاش راهی زنجان شد. تحصیلات خویش را در آنجا ادامه داد. حمید علاقه خاصی به جلسات قرآن داشت و عاشقانه در آنها شرکت میکرد و بر مبنای همین جلسات بود که فعالیتهای مذهبی خود را آغاز کرد،. او از جمله انقلابیونی بود که همراه با دوستان و برادرش در حرکتهای اسلامی و ضد استکباری و تظاهرات دوران انقلاب تا سر حد توان کوشش میکرد. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی بر طاغوت، در راه حراست از اسلام و خون شهدا و پیروزی نهایی اسلام بر کفر و الحاد و استکبار شرق و غرب و حاکمیت نظام عدل اسلامی وارث شدن مستضعفین زمین، همچون جهادگران فی سبیل الله تلاشهای مخلصانهای نمود.
حمید دو سال پس از پیروزی خون بر شمشیر و حاکمیت و استقرار الله، بر سرزمین اسلامیمان در سال 1359 همراه با خانوادهاش به اصفهان آمده و در منطقه راهآهن ساکن شدند. او بر اساس علاقه وافری که به آینده انقلاب و نسل آن کودکان خردسال داشت. برنامه بسیج آن ناحیه را پیگیری کرد که از جمله موفقیتهایش جهت جذب نیروهای پاک و سالم برای کتابخانه و شروع فعالیت آن بود. او به خاطر خلوص نیت و صداقتی که داشت، علاوه بر تشکیل جلسات و برنامههای کتابخانه، برای رفع مشکلات خانوادگی و دیگر مشکلات برادران همت میگمارد و با رهنمودهایش، گذشته از رشد جسمی باعث تکامل روح و تزکیه نفس آنها میشد.
او به خصوص تأکید مؤکد برای شرکت در نماز دشمنشکن وحدتبخش جمعه داشت و با این اعمال باعث شکست دشمنان انقلاب اسلامی و بیداری و عقبافتادگان و جلو افتادن از امام عادل وقت و اجرای فرمان مولا و امام عادل وقت، خمینی(قدس سره) کبیر و اولیالامر مورد نظر قرآن میشد و هر وقت احساس میکرد، برادران از نظر درسی ضعیف هستند و یا سستی میکنند با تشکیل کلاسهای تقویتی باعث پربارتر شدن نسل انقلاب میشد.
او وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را نه تنها مانند بعضی مصلحتجویان ترک نکرده بود؛ بلکه همانند حقیقتجویان آن را به خوبی انجام میداد. در این راه متحمل تهمتهایی نیز شد؛ ولی در جواب آنها گفت: اگر بخواهید بر حق پشت پا زده و از آن سرپیچی کنید، بدانید که عمرتان مانند حبابهای روی آب است و بعد از مدتی کوتاه، از بین میرود. با این وجود با فساد در حد امکان مبارزه کرد و از پای نایستاد، تا آنجا که از طرف منافق صفتان و از خدا بیخبران مورد اهانت و بهتان هم قرار گرفت؛ اما او برای حاکمیت ارزشهای اسلامی و نابود کردن عوامل و انگیزههای فساد و برتریهای شیطانی و غیر انسانی جدیت به خرج میداد و در میدان مبارزه با شیطان بزرگ و استکبار جهانی و مرفهین و سلاطین خبیث (داخلی و خارجی) از جان عزیزش مایه گذاشت و همان شهادت مورد علاقهاش نصیبش شد. او داوطلبانه در عملیات رمضان به عنوان بسیجی گردان شهید بختیاری از تیپ 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) شرکت کرد و در همان عملیات در منطقه پاسگاه زید عراق به شهادت رسید. تاکنون اثری از پیکر مطهر شهید به دست نیامده است.