( إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ). خداوند با صبرکنندگان است
محضر مقدس بازوی مقاوم پدر، برادر ارجمندم، سلام.
ضمن ابلاغ سلام، سلامتی اینجانب را از بارگاه حقتعالی خواستارم و امید وافر دارم که موفق و سرحال باشید، امید و آرزویم پیروزی شما در همه زمان و مکان میباشد. اگر از احوال اینجانب برادر خادم و کوچکت خواسته باشی ملالی نیست. .... برادر جان از خدا میخواهم که به همگی شماها صبر و استقامت عطا فرماید و شماها در برابر همه حوادث مانند کوه مقاوم و استوار باشید و تنها شکرگزار خدا باشید. برادر جان جملهای را میخواهم بنویسم مأموریتی در پیش داریم یعنی یک ضربه چریکی میخواهیم به دشمن بزنیم شاید دو شب دیگر این ضربه را آغاز کنیم میخواهیم تا چند قدمی دشمن برویم. البته یک گروه 40 - 50 نفری من یکی از این سربازان هستم که میخواهم انشاءالله به پیش برویم، میدانید که من آرزوی شهادت یا پیروزی را دارم پس اگر به آرزوی خود رسیدم شما را به خدا به هیچوجه نگران نباشید و همانطور که گفتم صبر و شکرگزار خدا باشید از برادران. خواهران و دوستان و آشنایان از طرف من خداحافظی کن. به حاجآقا هم از طرف من یک نامه بنویس. من وقت ندارم که برایشان نامه بنویسم. اگر موفق شدیم و سالم برگشتم برایشان نامه خواهم نوشت. دیگر پیش از این وقت گرانبهای شما را نمیگیرم و شما را به خدای بزرگ میسپارم.
بهار زندگی شهید محسن نادعلی هزاوه در روستای بسیار با صفا و با طراوت هزاوه اراک به سال 1340 رخ داد. دوران کودکی و نوجوانی را در دامان پرمهر خانواده و در روستا سپری کرد و در همانجا به تحصیل علم پرداخت و با ادامه تحصیل در شهر اراک دیپلم اقتصاد گرفت.
شهید محسن نادعلی هزاوه از فضایل سزاوار اخلاقی و مذهبی برخوردار بود. فروتنی و مهرورزی و خوشرویی او را از دیگران متمایز میساخت. به همسایگان و دوستان و آشنایان در امور فنی کمک میکرد و در ادامه تعالی روحی و رفتاری، برای ادای دین به ملت و میهن اسلامی خویش و صیانت از حریم امنیت و عزت نظام اسلامی برای انجام خدمت مقدس سربازی آمادگی یافت. و هنگامی که به عنوان سرباز ژاندارمری در کردستان خدمت میکرد، در حالی که فقط 22 بهار از عمر کوتاه اما آکنده از تبرک و روشنایی او میگذشت در بیست و نهم خردادماه سال 1363 در منطقه سقز بر اثر غرق شدن در رودخانه جان به جانآفرین تسلیم کرد و برای همیشه به ابدیت پیوست. شهید وصیت کرده بود که پس از شهادت او را در امامزاده روستای هزاوه دفن کنند و خانواده به وصیت او عمل کرد.