بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده و مهربان.
با سلام و دعا و درود فراوان خدمت رهبر بزرگ و عالیقدرمان، امام خمینی(قدس سره) و با سلام و درود فراوان به تمام ملت شهیدپرور به خصوص خانواده خود و با سلام به تمام شهدای اسلام و ایران از اول دنیا تا آخر دنیا.
اکنون چند سطری برای شما عزیزان نقل میکنم، خدمت پدر و مادر عزیزم سلام و دعا و درود فراوان میرسانم و یکایک عزیزان را از فرسنگها راه دور یاد میکنم و امیدوارم که همیشه خوب و سلامت باشید و همیشه کارهایتان فقط برای رضای خداوند باشد و امیدوارم که همیشه در زندگی هیچگونه کسالتی نداشته باشید. خدمت تمامی عزیزان دیگر سلام و دعا و درود فراوان میرسانم. از پدر و مادر عزیز و برادران و خواهران میخواهم که صبر داشته باشند و بدانید که تنها آرزویم در این دنیا شهادت بوده و بدانید که به سعادت واقعی رسیدهام. خداوند یکایک شما را در بهشت جای دهد. پدر و مادر عزیز حلالم نمایید که حلالیت شما برایم سعادت میآفریند.
و اما راجع به مال دنیوی، مقدار پولی که دارم به مصرف خودتان برسانید. دیگر از این بیشتر دردسر ندارم که برایتان بگویم. راستی مادر جان! ما میخواهیم با فتح بصره راه را برای ظهور مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آماده سازیم. انشاءالله.
در خاتمه از شما میخواهم که امام(قدس سره) را دعا کنید.
دیگر عرضی ندارم. خداحافظ.
شهید محسن غلامی در پانزدهمین روز از شهریورماه سال 1342 در شهرستان اراک در خانوادهای مذهبی و با ایمان متولد شد. در دامان مادری با تقوا و پدری فداکار پرورش یافت. از همان کودکی از شیطنتهای کودکانه به دور بود. بسیار متین و با آرامش رفتار میکرد. به درس و تحصیل علاقه داشت و خود را با درسهایش سرگرم میکرد. دوره ابتدایی و راهنمایی را در اراک با موفقیت به اتمام رساند و شاگرد ممتاز مدرسه میشد. بسیار کم صحبت و دلرحم بود. به دین اسلام علاقهی زیادی داشت.
به مطالعه بسیار علاقهمند بود و به جز کتب درسیاش به کتابهای شهید مطهری و ... علاقه زیادی داشت. همیشه سعی میکرد اوقات فراغت خودش را با مطالعه پر کند و از این منظر بسیار فرهیخته بود. از همین رو رفتار و اخلاقش نیز خردمندانه بود و با مردم شهر و فامیل به نیکی برخورد میکرد و هیچگاه باعث ناراحتی هیچکس نشد. بعد از انقلاب در سال 1358 دیپلم گرفت.
به امام(قدس سره) کبیر انقلاب بسیار علاقهمند بود حتی نامه را با سلام و درود فرستادن به او آغاز میکرد. پس از شروع جنگ تحمیلی به دستور امام(قدس سره) خود را به جبهههای نبرد حق علیه باطل رساند تا از وطن و آرمانهای انقلاب دفاع کند.
بسیجی گردان شهید بختیاری از تیپ 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) در پنجمین روز از پنجمین ماه سال 1361 در عملیات رمضان بر اثر ترکشی که بدنش را شکافت، جام شهادت را نوشید. پیکر مطهرش که در منطقه نبرد بر جای مانده بود، پس از تفحص در چهارم اسفندماه سال 1373 در اراک تشییع و در گلزار شهدا به خاک سپردند.