بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوندی که بخشنده است و در این دنیا برای همه و در آخرت بخشنده.
( أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ).[1]
اطاعت کنید از خدا و پیغمبر خدا و کسانیکه جانشین آنها هستند.
... اینجانب علی فرخی، شماره شناسنامه 2397 صادره از دورود متولد سال 1341 ده سفید خمین و سپس درود فراوان به درگاه حضرت ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نائب برحقش حضرت آیت العظمی امام خمینی(قدس سره) و خوشا به حال آنان که با شجاعت و شهامت و با کمال افتخار و سربلندی شربت شهادت را نوشیدند و برای یاری دین خداوند قیام نمودند، تا با نثار جان خویش تداومبخش این انقلاب باشند. زیرا زندگی ابدی شهدای دین بنیاد حکومت ظالم را میلرزاند و به عاشورای حسین(علیه السلام) و به آخرین سوختند زیرا ما از خود چیزی نداریم. هرچه داریم از عاشورای حسینی(علیه السلام) سرمشق گرفتهایم.
ضمناً پیام من به برادران و خواهران این است که فرزندان خود را در خط اسلام تربیت کنند و آنها را از جنگ نترسانند. برای خدا جنگیدن که ترسی ندارد. حضرت امام حسین(علیه السلام) شعار همیشگیاش این بود که میگفت: من در راه حق و حقیقت کشته میشوم اما دست به ناحق نخواهم داد. از شخصیت حسین(علیه السلام) جز این هم نمیتوان انتظار داشت. حسین(علیه السلام) چاره را منحصر دید و طاقت سکوت از وی رفته بود و از حقیقت و با چهرهای سراپا و بالاخره با شوری تمام بر سرانجام وظیفه خود آمده، قیام کرد.
قیام حق علیه باطل، قیام عدل در برابر ظلم، قیام درستی در برابر نادرستی و خلاصه قیام برای پابرجا بودن حق و برانداختن ظالم همان طور که امام عزیزمان خمینی(قدس سره) بت شکن فرمود: مبارزات کشور ما عقیدتی است و جهاد در راه خدا شکستناپذیر است. چنانچه سید شهیدان در راه اسلام قرآن از طفل ششماهه تا پیرمرد هشتادساله فدا میکرد و اسلام عزیز را با خون خود آبیاری و زنده نمود.
ضمناً خدمت پدر و مادر سلام عرض میکنم و شما برای من ناراحت نباشید. چون راه ما راه اسلام است و به حکم قرآن ما عمل میکنیم و امیدوارم که این سعادت را ما داشته باشیم تا به دستور اسلام عمل کنیم و مطمئن هستم که شما خوشحال هستید از این کار. و همچنین به برادران و خواهران مهربان و دوستان و آشنایان هم سلام عرض میکنم. و خواهشم از شما این است که شما راه شهدا را ادامه دهید و امام(قدس سره) را تنها نگذارید تا پیروزی نهایی با کافران و منافقان که بر ضد اسلام و مسلمین عمل میکنند، مبارزه کنیم.
و به امید آن روز و حکومت عدل الهی، اسلام پیروز است.
اگر سعادت نصیبم شد شهید شدم، مرا به زادگاهم ده سفید ببرید.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
1. سوره نساء، 59.
در سال ۱۳۴۰ چشم به جهان گشود و زادگاهش روستای ده سفید بود، از توابع شهرستان خمین. او در همان روستا تحصیلات ابتدایی را گذراند و پس از آن در کارگاه تعمیرات صنعتی مشغول به کار شد تا استعداد خویش را در این زمینه شکوفا سازد.
همگامیاش با مردم در جریان انقلاب از همان وقت شروع شد که خود و راه خود را شناخت و چهره ظالمانه طاغوت برایش آشکار گردید.
از نسل انقلاب و پرورده شهر پیر جماران نیز همین انتظار میرفت. علاقه خاصی به امام(قدس سره) امت داشت و در عشق این مراد و مرشد، فانی بود و دیگران را پیوسته به پیروی از خط امام(قدس سره) فرا میخواند.
عضویت او در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرحلهای از ایمان و فداکاری او بود که میخواست از این طریق، بهتر و بیشتر در خدمت اسلام باشد. در مدتی که در سپاه، افتخار خدمت داشت. سه بار به جبهه اعزام شد و در نوبت دوم، در ارتفاعات (اللهاکبر) مجروح شد.
آخرین بار به عنوان فرمانده دسته در سپاه سر پل ذهاب به جبهههای غرب اعزام گشت و در عملیات بازی دراز 2، با رشادت شگفتی که از خود نشان داد، در ارتفاعات بازی دراز به درجه رفیع شهادت نائل آمد و از آن اوج، به معراج ابدی پر گشود. پیکر مطهرش حدود یک سال، در منطقه عملیات باقی ماند و پس از تفحص و شناسایی در زادگاهش به خاک سپرده شد.پس از یک ماه که از شهادتش گذشته بود، برادر بزرگترش محمد نیز به راه سرخ برادر پیوست و این دو شهید خونین بال، بال در بال هم در آسمان شهادت به پرواز درآمدند.