بسم الله الرحمن الرحیم
امروز که اسلام عزیز به وسیله آمریکای جنایتکار و سگ زنجیریاش صدام بعثی صهیونیستی مورد تجاوز و هجوم قرار گرفته است بر هر فرد مسلمانی دفاع از اسلام واجب و لازم است و من هم بنا بر احساس وظیفه لازم دانستم که به فرمان رهبر کبیرم خمینی(قدس سره) بتشکن بیدرنگ به جبهههای نبرد حق علیه باطل و ظلم اعزام شده و دین خود را نسبت به اسلام و مردم عزیز میهنم ادا نمایم امیدوارم که مردم قهرمان ایران ادامهدهنده راه این شهیدان به خون خفته گردند. اطاعت از امر امام(قدس سره) جزئی از اسلام است و ولایتفقیه مترقیترین اصول قانون اساسی است.
به تمام مردم سفارشی دارم که همانا امام(قدس سره) بود که ما را از خواب غفلت بیدار نمود و در این زمان مسئولیتی بزرگ بر گردن ما گذاشته شده است که باید همچنان که تاکنون از عهده این مسئولیتها بیرون آمدهایم از این به بعد راهی طولانی را طی نموده تا به سرمنزل مقصود که همانا جهانی نمودن اسلام است، برسیم برای تمام ملت ایران نصرت و سلامت آرزو مینمایم و از خداوند طول عمر برای رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران آرزو مینمایم. امام(قدس سره) را دعا کنید. عمرم فدای یک لحظه عمر امام(قدس سره) و ... والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
تاریخ: 18/05/1361.
خاطره:
در هر جلسه که شرکت داشت میدان حرف زدن در مورد انقلاب به کسی نمیداد زیرا هدف ایشان فقط خط امام(قدس سره) و انقلاب بود در مشهد سال گذشته که به اتفاق خانواده خودش و اینجانب برادرش رفته بودیم بیشتر اوقات را در راهپیماییها شرکت میکرد و در ساعت 3 صبح که میشد ماها را صدا میکرد و میگفت: زود باشید که مسجد گوهرشاد پر میشود و جا برای ما نمیماند.
همیشه صحبت ایشان پیروی از ولایتفقیه بود که میگفت: مترقیترین قانون اساسی دنیاست وحدت کلمه شعار ایشان بود مخصوصاً در ده که روستای خودمان بود دوست داشت که وحدت در بین مردم باشد از هر لحظه و آخرین جمله که یادم هست میگفت: امام(قدس سره) فرموده به جبهه رفتن تکلیف است برای جوانها.
شهید تقی غیاثآبادی در تاریخ یک تیرماه سال 1333 در روستای غیاث آباد فراهان دیده به جهان گشود. با توجه با اینکه در روستا مدرسهای وجود نداشت، او سه سال در مکتبخانه خواندن و نوشتن را فرا گرفت. بعد از آن در کار کشاورزی به پدرش کمک میکرد و به دور از بازیهای کودکانه برای رفاه بیشتر خانواده تلاش میکرد. به سن نوجوانی که رسید برای کار به تهران رفت و در آنجا به آهنگری مشغول شد. کار و تلاش در زندگیاش اولویت اول را داشت و هیچوقت دست از تلاش بر نمیداشت. در جوانی چند سال هم استادکار آهنگر بود و بعد از آن به خدمت مقدس سربازی اعزام شد.
ایشان از اخلاقی نیکو برخوردار بود و در رابطه با اطرافیانش همیشه سعی میکرد که با رفتار اسلامی برخورد نماید و به طور کلی اخلاق و کردار او نشانگر یک مسلمان واقعی بود. در رابطه با خانواده، دوستان و نزدیکانش قلبی بسیار مهربان و دلی بزرگ داشت و بسیار فداکار بود و همواره از رفتار و اخلاق پسندیده با مردم صحبت میکرد.
بعد از گذشت دورهی خدمت سربازیاش به روستا برگشت و به همراه برادرش به کشاورزی مشغول شد تا اینکه جنگ تحمیلی شروع شد. او که در مبارزات مردم علیه رژیم شاه نیز فعالیتهای متعددی داشت و فعالانه در تظاهرات شرکت میکرد شروع جنگ برای ایثارگری و فداکاری در میدان نبرد لحظهشماری میکرد. تا اینکه به جبهه اعزام شد و بعد از سه بار حضور در مناطق عملیاتی هنگامی که به عنوان بسیجی گردان شهید بختیاری در جبهه بود، در تاریخ پنجم مردادماه سال 1361 جام شهادت را نوشید و به آرزوی قلبیاش رسید. پیکر مطهرش سالها در منطقه نبرد مفقود بود و پس از تفحص در چهارم اسفندماه سال 1373 در زادگاهش تشییع و به خاک سپردند.