دلاوری دیگر از همانانی که از مولای خود امام حسین(قدس سره شریف) آموختند که باید سر به راه دوست داد تا به بالاترین قلههای کمال و معرفت صعود کرد .
او میدانست این وادی، وادی امتحان و گذر است. هرکه را توفیق قبولی دادند و گذرش دادند، مُهر فَادْخُلِي فِي عِبَادِي [1]، بر دفتر اعمالش کوبیدند. او در دامان عرفانی و اسلامی پدر و مادر و در کوچه پس کوچههای معطر از بوی گلهای صفا و یکرنگی، درس ایثار، عشق و شهادت را از بر کرده بود، چه جانانه و چه دلاورانه گذر کرد و با گذرش هزاران درس عبرت آموخت.
شهید هاشم احدی، در چهارم مردادماه سال 1347، در شهرستان اراک و در خانوادهای مذهبی و معتقد به اسلام و مذهب تشیع دیده به جهان گشود. پدر و مادرش از به دنیا آمدن این کودک خوشحال بودند .
دوران کودکی و نوجوانیاش در کنار پدر و مادر بود و از آموزههای دینی کسب فیض میکرد. هفت ساله که شد، راهی مدرسه شد تا در بهار علم و دانش ورود و کسب علم کند. تحصیلاتش را تا دوم راهنمایی ادامه داد. همشاگردیها و معلمان و مربیان مدرسه، از اخلاق خوب و خوشرویی و با ادب بودنش بسیار میگویند و این که همیشه احترام معلمانش را داشت. اهل نماز بود و به مسجد علاقه خاصی داشت و سعی میکرد نمازش را در مسجد بخواند؛ چراکه آنجا را محلی برای انسانسازی میدانست.
آغاز جنگ برابر با اوج نوجوانیاش بود و او نیز مانند هزاران جوان شهرستانش، در سرش هوای رفتن و دفاع بود و میخواست برای اسلام عزیز جانفشانی کند. بهعنوان بسیجی گردان شهید بختیاری به جبهه رفت و به عنوان آر پی جی زن، خدمت میکرد که در نهایت در پنجم مرداد ماه سال 1361 در عملیات رمضان و در منطقه عملیاتی پاسگاه زید به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید پس از سالها فراق در تفحص شهدا در سال 1373 شناسایی و در زادگاهش به خاک سپرده شد.