شهید حسن یوسفی در یکی از روزهای خوب خداوند در سال 1311 در روستای حصار از توابع بخش قره کهریز در خانوادهای روستایی و ساده و با صفا به دنیا آمد و سالهای کودکیاش را در روستا و در کنار خانوادهاش سپری کرد.
فرزند شهید میگوید:
پدرم در یک سالگی مادرش را از دست داد و نبود مادر در آن ایام علیرغم این که مشکلاتی را برایش به همراه داشت ولی سبب شد از کودکی به خود اتکا کند و روی پای خود بایستد. او هیچگاه فرصت نکرد تحصیل کند و از نوجوانی کار میکرد.
او کارگری ساده و پدر شش فرزند بود که زندگی را با سختی اما با شادمانی در کنار همسر و فرزندانش میگذراند. در سالهایی که جنگ تحمیلی شروع شد در پشت جبهه با ستادهای پشتیبانی جنگ و بسیج همکاری میکرد اما حضور در جبهه را فراموش نکرد و در سال 1365 به عنوان آر پی جی زن در گردان امام حسن(علیه السلام) از لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) عازم جبهه شد و پس از چند ماه حضور در جبهه در نهم آذرماه سال 1366 در منطقه جنگی شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر و گردنش به شدت مجروح و در حین انتقال به بیمارستان به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.
خاطره:
یک روز طبق معمول همراه پدرم سر کار رفتیم ما سر ساختمان کارگری میکردیم که یکدفعه ساختمان خراب شد و پدرم زیر آوار ماند بعد از آن ما پدرم را به بیمارستانی که نزدیک محل کارمان بود بردیم بعد از بهبودی و مرخص شدن از بیمارستان پدرم گفت خواست خدا بود که زنده بمانم، باید ببینیم مرگ ما را خدا در کجا تقدیر کرده است. تقدیر او بود که در هنگام دفاع از میهن و دور از خانواده به شهادت برسد.