یا الله، به ما جان دادی تا فدای اسلام کنیم و سپاس خدای را که ما را یاری کرد که در راه اسلام و هدف اسلام گام برداریم و با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران که ما را از چنگال طاغوت رهانید و راه چگونه زندگی کردن را به ما یاد داد.

 ای فدای آنان که تکبیرگویان در هوای کربلا و هیبتی خونین قدم در وادی خداجویان گزاردند و پا به پای مرکب سردار اسلام گام برداشتند، خوشا آن دم که فریاد رسای ‌الله‌اکبر بر بیابان طنین ‌اندازد و لرزه افکند، خوشا آنان که از اسارت ظلم و ظالمان جهل و جاهلان کفر کافران بدر آیند و از فجور به تقوا برسند و چونان تیری، دل تیره شب را به خنجر سپیدی شکافته تا با انفجار صبح تابش شمس را بر خلق حیوانی غالب گرداند و این شیوه مردان است که:

در بیابان اطاعت با تن تب‌دار رفتن                 گه به خاک تیره خفتن، گه فراز دار رفتن

و شما هم دهی‌ها و همه امت که در مجلس هستید، شما را قسم می‌دهم به خون شهید که لحظه‌ای از خط اسلام جدا نشوید و آن حرف‌هایی که می‌گویند، مثلاً این جوانان برای پول به جبهه می‌روند، این طور نیست، این جوانان راه خوبی برای خود انتخاب کرده‌اند، این جبهه، دانشگاه خدا است و این دانشگاه همه رقم دانش‌آموزی را نمی‌پذیرد، شما هم در این دانشگاه ثبت‌نام کنید و شما را به خدا قسم شما امت ایران از دو دستگی‌ها دست بردارید و همه با هم باشید و شما که در تشییع جنازه و مجلس من شرکت کرده‌اید، سپاسگزاری می‌کنم و آرزو داشتم که به کربلای امام حسین(علیه السلام) بروم، اما خدا نخواست.

در ضمن زیارت عاشورا را سر قبر من بخوانید.

والسلام. تاریخ: 5/11/65.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، خمینی(قدس سره) را نگه‌دار.

شهید حشمت‌الله هداوند در دهم خردادماه سال 1336 در روستای دستجرده از توابع شهرستان شازند در خانواده‌ای مذهبی و مبارز به دنیا آمد. او فرزند اول این خانواده بود و بسیار مورد توجه پدر و مادرش بود. مردم روستا غالباً افرادی مذهبی بودند و او نیز به واسطه‌ی بزرگ شدن در چنین منطقه‌ای اهل مسجد و دوست دار اهل‌بیت(علیهم السلام) شده بود. در هفت سالگی وارد مدرسه ابتدایی شد و از نوجوانی برای کمک به پدرش در تأمین مخارج زندگی کار می‌کرد.

پس از ترک تحصیل در پایان دوره ابتدایی از نوجوانی به عنوان سنگ‌کار و نقاش ساختمان کار می‌کرد. حشمت‌الله در سال 1355 ازدواج کرد و در هنگام شهادت سه دختر داشت.

او در سال‌های جنگ تحمیلی از سوی بسیج عازم جبهه شد و پس از سه ماه خدمت در دفاع از میهن اسلامی هنگامی که به عنوان بسیجی گردان امام حسن(علیه السلام) از لشکر 17 علی بن ابی‌طالب(علیهما السلام) در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه شرکت کرده بود، در بیست و پنجم دی‌ماه سال 1365 هنگام درگیری با دشمن بعثی بر اثر اصابت ترکش به سرش به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.