در وصیتنامه شهید تبلوری از حماسه حسینی(علیه السلام) که در رزمگاه دلاوران مسلمان در مناطق جنوب و غرب کشور به رشته تحریر در آمده چنین میخوانیم:
مادر! اینجا (جبهه)، محلی است که انسانهای پاک، مخلص و جان بر کف دور هم جمع شدهاند و اینجا محل زاهدان شب و شیران روز است.
بار خدایا، شهدا رفتند و باری سنگین بر دوش ما نهادند. خداوندا مرا راهنمایی کن تا راهشان را ادامه دهم. خدایا، مرا یاری فرما که فقط در راه تو گام بردارم .... مادرم! اگر من شهید شدم، با صدای بلند برای مردم بگو که شهادت آرزوی دیرینه من بوده است. بگو دنیا قفسی بیش نیست. اگر کسی به نهایت آرزوی خود، یعنی رهایی از قفس رسید، نباید برای او گریه و زاری کنند. مادرم! خانه را برایم چراغانی کن که شوقی دیگر دارم. میروم تا معشوق خود، شهادت را در آغوش بگیرم و به آرزوی همیشگی خود برسم.
شهید محمدباقر کشاورز در پنجم مردادماه سال 1336 در روستای آسیابک از توابع زرندیه در خانوادهای مذهبی، دیده به جهان گشود. پدرش نعمت و مادرش فرخ لقا نام داشت. شهید کشاورز، در هفتسالگی به مدرسه رفت و پس از دوازده سال درس خواندن، موفق به کسب مدرک تحصیلی دیپلم در رشته علوم طبیعی شد. سپس برای مدت دو سال مشغول گذراندن خدمت نظام وظیفه شد. در جریان قیام و حرکت توفنده مردم مسلمان ایران علیه رژیم ستمشاهی، همچون سایر مردم در حرکتهای اجتماعی شرکت فعالانه داشت. پس از پیروزی انقلاب، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به مقام ارجمند معلمی رسید. پس از تشکیل نهاد نهضت سوادآموزی به فرمان حضرت امام خمینی(قدس سره)، او به آنجا مأمور و به عنوان مسئول واحد آموزش مشغول به کار شد.
در طول خدمتش در نهضت سوادآموزی، مهمترین وظیفه و ادای دین به اسلام و انقلاب را فراموش نکرد و بارها و بارها در مناطق جنگی حضور یافت و در عملیات زیادی از حمله میمک، مطلع الفجر، آزادی خرمشهر، بیتالمقدس، رمضان و ... شرکت کرد. او پس از رزمهای دلیرانه و مجاهدانه در بیست و پنجم اسفندماه سال 1362 در حین عملیات خیبر و در جزیره مجنون، با اقتدا به مولایش حسین(علیه السلام) بر بال بلند شهادت و مقام اعلای عبودیت عروجی عارفانه داشت. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.