غبارروبی و گل باران مزار شهید دانشجو معلم احمدزکی توسط دبیران کنگره ملی شهدای دانشجو معلم استان مرکزی، به مناسبت سالگرد شهادت این شهید بزگوار.
در سال ششم جنگ، سال 1365 طرحریزی یک عملیات بزرگ آبی - خاکی و همه جانبه از سوی ایران آغاز گردید طرحریزی یک عملیات بدون داشتن اطلاعات کافی از مناطق آشغالی و نیز وضعیت و نحوه قرار گرفتن نیروهای دشمن غیر ممکن است و این اطلاعات نیز توسط گروههای شناسایی در قالبهای مختلف جمعآوری شده که یکی از آنها غواصی میباشد. احمد که تخصص اصلیاش در جبهه، غواصی بود، چند بار توانسته بود، عرض اروند را شنا کرده و اطلاعات مهمی از دشمن به دست آورد، فرمانده گردان به او لقب شیرماهی داده بود.
روز موعود فرا رسید، چهارم دیماه سال 1365 زمان عملیات کربلای 4؛ ساعت 10 شب عملیات، احمد را در لباس غواصی دیدم که برای رفتن به کنار نهرخین آماده میشد، با لبی خندان به طرفم آمد، تا خواستم به او سلام بدهم بر من پیشدستی کرد و اول او سلام داد. جواب سلامش را دادم و گفتم: ای کاش من هم شنا بلد بودم و همراه شما میآمدم تا جزء اولینهای این عملیات باشم. احمد در پاسخم گفت: آقا محمود، هر کس در نقطهای از جبهه که باشد و کشور را یاری دهد؛ مثل این است که امشب همراه ما میآید.
در این عملیات موفقیت زیادی حاصل نشد. دشمن توانست تنگه مهم عملیات را ببندد و در نتیجه جمعی از فرزندان اسلام به شهادت رسیدند و احمد نیز جزء مفقودین جنگ اعلام شد. بعد از گذشت حدود ده سال از عملیات کربلای 4، حوالی ظهر آثار باقیمانده از لباس یک غواص را یافتیم که پس از رسیدن به ستاد معراج شهدا و بررسی شماره پلاک آن متوجه شدم، این آثار باقیمانده از آن شیرمرد و غواص گردان امام حسین(علیه السلام) است.
پس از گذشت چند روز در سال 1374 پارههای تن و استخوانها و لباس این معلم غواص و دلاور گردان امام حسین(علیه السلام) به همراه تعدادی از همسنگرانش بر روی دستان مردم قدرشناس اراک، تشییع و در گلزار شهدای اراک تا روز قیامت مهمان شدند.[1]
1. پلههای آسمانی، جلد 1، ص 136 تا 138، با اندکی تغییر.