قرار های سودی روایتی است  از زندگی خانم سودابه جلالی فراهانی همسر شهید خلبان منصور وطن پور.
نویسنده در مقدمه کتاب می نویسد:

کتاب هرگز برای من اشک نریز به زندگی شهید محمد جعفر حسن بیگی می پردازد.

این کتاب به زندگی سردار شهید محمد حسن الله دادی از شهدای استان مرکزی می پردازد. برگی از کتاب ...رساله ای گیر آورده بود. چگونه و از کجا؟ بماند. آن موقع فقط داشتن رساله امام جرم بود. او نه تنها خودش می خواند. بلکه همان رساله مدام بین دوستانش دست به دست می شد. ادامه خاطرات زیبا از شهید محمد حسن الله دادی را میتوانید در کتاب موقعیت فرشته ها بخوانید.

این کتاب روایتی شنیدنی است از زندگی شهید رضا بهادری که به قلم مهری رکاب طلایی به رشته تحریر در آمده است.

شهید جاوید رضا بهادری در اول دی ماه ۱۳۴۳ در شهرستان کمیجان از توابع استان مرکزی و در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود.

با شروع جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۰ و در حالی که ۱۷ سال بیشتر نداشت و در مقطع دبیرستان مشغول تحصیل بود به خوزستان اعزام و در عملیات طریق‌القدس (آزاد سازی بستان) شرکت کرد و مجروح شد.

بعد از بهبود دو مرتبه به خوزستان اعزام شد و در عملیات بیت‌المقدس حضور یافت و از جمله فاتحان خرمشهر شد.

این کتاب شامل شانزده فصل می‌باشد که دوره‌های زندگی بانوی ایثارگر و همسر جانباز فریبا انیسی شامل: دوران کودکی، نوجوانی، انقلاب، آغاز جنگ تحمیلی، معلم شدن و ازدواج و... است.

مجموعه کتب لشگر فرشتگان دفتر اول( خاطرات مادران شهداء ) «مادران شهدا» عنوان کتابی است که به قلم «کیمیا هاشمی» نوشته شده که پیرامون خاطرات مادران شهدای استان مرکزی است و مطالب ارایه شده در آن طراوت معنوی خاصی دارد . این کتاب حاوی ۹ خاطره از مادران شهدای استان مرکزی با عناوین خمس سهم مادری، راز دو دانه انار، من نمد می‌پوشم و در کشتی غم می‌روم، مادر پیغمبر، مسیر رساله، لباس رزم، پارک شهر، کانون و ما عزادار نیستیم است. در مقدمه این کتاب آمده است: این اثر می‌کوشد بعد جدیدی از حماسه سازی دفاع مقدس و انقلاب اسلامی را که مادران در آن سهم اساسی دارند برجسته کند. مادرانی که با بصیرت و آگاهی شرایط زما

کتاب زیارت مجنون به زندگینامه شهید روحانی محمدتقی حیدری از شهدای دفاع مقدس استان مرکزی به نویسندگی فاطمه فتحی می باشد.
روحانی شهید محمدتقی حیدری از شهدای روحانی و مسئول عقیدتی لشکر مهندسی ۴۲ قدر در دوران دفاع مقدس بود که در جریان هشت سال جنگ تحمیلی در راه دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی درهفتم مهرماه سال1366 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پاره ای از متن کتاب:
درسحرگاه چهاردهم شهریورماه1344،درروستای موچان،ازشهرستان سربنداستان مرکزی،درخانواده ای مومن وارادتمندبه اسلام ودل باخته به اهل بیت رسول الله صلی الله علیه وآله ،پسری به دنیاآمدنامش رامحمدتقی گذاشتند.

این کتاب مستندی مکتوب از روزشمار انقلاب اسلامی به شمار می‌رود و نکته‌های زیادی را از آن روزها مطرح کرده است.
اجازه پرماجرا، مشق شب با اطلاعیه، اشک‌های خواهرم، شجاعتی از جنس زنانه، طعم تلخ تبعیض، روز سرنوشت، بمب خبری در شهر، ورود به دنیای تاریک، زخم‌های ناپیدا، سلول تنهایی، کل کل‌های بچه‌گانه، نسیم آزادی و روز از نو و روزی از نو از جمله بخش‌های این کتاب است.
از ویژگی‌های این کتاب مستندسازی روایت‌هایی است که مطرح شده و در جای جای آن اسناد لازم ارایه شده است.

این کتاب بر اساس خاطرات محمد پولادوند می باشد.

کتاب "داس اشمال" تاریخ شفاهی اسماعیل نادری( جلد دوم از فتح فاو تا جانبازی )با پژوهشگری و قلم سعید وفایی مقدم به رشته تحریر در آمد. نویسنده در مقدمه کتاب می نویسد فرهنگ مقدس، جهاد، استقامت، ایثار و شهادت بزرگ ترین و درخشان ترین دستاوردهای دفاع مقدس می باشد؛ محیطی با حال و هوایی بود که روح برادری و رفاقت را ایجاد و استحکام می بخشید، در چنین فضایی نورانی واژه هایی ابداع و معمول می گردید که برگرفته از محبت و علاقه بین همرزمان بود.